شوهرم بخاطر خواهرش منو زد دو روز بود بچه سقط کرده بودم

ولش كن مادرشوهرت دوباره اتيش ميندازه به جون شوهرت

دوباره مياد اذيتت ميكنه

اصلا زنگ نزن 

هرچی بود خواهرشوهرت افتاد جلو برا معذرت خواهی کاش میگرفتی و یه تشکر میکردی و تمام

وقتی گ

زیادی کش دادی بحث رو ، ی تشکر میکردی تمام 

وقتی انقد مادر و خواهر بزرگه خوبن و احترام میذارن 

چرا نباید به احترامشون حرفی نزنی؟

چرا همش دوست داریم حرف خودمون باشه؟؟؟

بی جهت زندگی رو به کام خودتون تلخ نکنید 

آدم باید به بزرگتر احترام بزاره 

اگر بزرگ و کوچیکی نباشه که سنگ روی سنگ بند نمیاد 

اینهمه اومدن و بردن بازار و هزینه کردن 

اینه احترامشون؟؟؟

اون خواهر هر چقدر هم بد باشه 

این خواهر و مادر نباید احترامی داشته باشن؟؟؟

یه مسئله رو هر چقدر کش بدی کش میاد تا پاره بشه 

دیگه شما هم کوتاه بیا 

به خاطر آرامش خودت 

به خاطر خوبی بقیه خانواده 

به خاطر بچه ت 

و....

وقتی گفته جا خواهر کوچیکه میگفتی ممنون تو شادیاتون جبران کنم هیچ وقت خواهرشوهر مادرشوهرت پشت همو خالی نمیکنن بعدها تو هم تسلیت نمیگفتی و یه تومن پول واریز میکردی و تمام

شوهرت خیلی پولکی کلا چشماشو اسکناس گرفته برو مهریتو بزار اجرا بزار سکته کنه

هیچ‌ عکس العملی نشون نده به مادر شوهر و خواهر شوهر

اون کاپشن رو بزار کنار و هیچوقت استفاده نکن 

با همسرت چند وقت سرسنگین باش به خاطر کتک زدن

بخاطر احترامی که مادر و خواهرش گذاشتن کوتاه میومدی.الان بد داستان تو شدی خانوادش احترام گذاشتن توبی احترامی کردی. (این دیدگاهه شوهرته ها) الان میگه زنم آدم نسازیه

انقدر جرخیدی و چرخیدی که همه چی سر شما خراب شد. چرا فوری برگردوندی ! یک زنگ میزدی با شوهرت مشورت میکردی بعد اقدام میکردی 

دخترت هم گناه داره حواست بهش باشه 

میدونی بری چقدر خوشحال میشن شاید شوهرتم بد پر کردن ولش زندگی خودتو بکن باهاشون هم کاری نداشته باش و سعی کن رفت و امدت رو خیلی کم کنی