خانما مادر بزرگم فوت شده و خانواده شوهرم رسم دارن کسی فوت میشه میبرنش به سلیقه خود ش براش لباس میخرن سیاهی در میارن برای چهلم،مثلا پدر شوهره خواهر شوهرم که فوت شد من بردمش برای خودش و شوهرش و پسرش کادو های سنگین گرفتم
من دو تا خواهرم شوهر دارم،با کوچیک شدیداً قهرم ،
چون شوهرش چند سال مزاحمم میشد من بهش نگفتم خطم عوض کردم بلاک کردم به مادر شوهرم گفتم تا آخرش مجبور شدم به شوهرم بگم
اونم زنگ زد به شوهرم گفت زنت ج ن ده است خرابه دروغ میگه میخواد خواهر برادری مارو خراب کنه ،شوهرم گفته میخواسمازش پول قرض کنم🥴
بعد دید شوهرم گفت من خونه بودم شوهرت زنگ زده شروع کرد چرت و پرت و دروغ که زنت پشتت به اینو اون حرف میزنه(کاملا به دروغ )و....خلاصه سر این چیزا قهزیم شدید طوری که ما سفر زیارتی رفتیم نیومد دیدنی و مادر بزرگم فوت شد تسلیت نگفت منو تو خیابون میبینه راهش کج میکنه و...
خلاصه حالا چهلم مادر بزرگم نزدیکه مادر شوهرم هی زنگ پشت زنک بریم خرید کنیم برای مشکیت