2777
2789
عنوان

پیرو تاپیک پر بازدید

60 بازدید | 4 پست

با خوندنش یادم افتاد مراسم خواستگاری خودم

داشتم چایی تعارف میکردم اونقدر استرس داشتم که یادم رفت قندون رو جلو داماد بگیرم😂بنده خدا شوهرم هیچی نگفت ولی پدر شوهرم یادآوری کرد عروس نمی‌خوای به ما قند بدی؟😐

هر وقت یادش میوفتم دلم میخواد آب بشم برم زمین

بعضی وقتا شوهرم با یادآوریش مسخرم می‌کنه

در کل خواست بگم الکی به جزئیات حساس نشید و منظور بد برداشت نکنید

مثل آفتابگردون چشمت همیشه به روشنایی باشه 💎من قهرمان زندگی خودم هستم💎

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

آخی چرا استرس قبلش با خودتون حرف می زدید می گفتی آروم باش آروم باش😅😂😂😂

قبلش هم آروم باشی بازم حین مراسم استرس میگیری که قراره چی بشه

مثل آفتابگردون چشمت همیشه به روشنایی باشه 💎من قهرمان زندگی خودم هستم💎
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز