کارت اشتباهه
ببخشید اینو میگما ولی در کل عروسای این دوره یه کم زیادی هارن
در میزنن به هم ظرف میشکونن فحش میدن
ک و ن ننت میخاره دیگه چه صیغه ای هست؟
از زن بودن انگار بویی نبردین
زندگی با مادر شوهر همینه
مادر شوهر و پدر شوهر من دوتا گُل هستن بخدا
ولی این مورد رو مخمه که هرجا برن ماهم باید باهاشون بریم انگار که نه انگار ما ی خانواده مستقلیم
خانواده شوهر من نه ی هزارتومن برام خرج کردن
ن خودشون پاگشام کردن
ن شاباش های عروسیمو دادن،همین الان اراده هم کنی از همون تاریخ عروسیم پیام های باشوهرمو میزارم ک بهش گفتم شاباش ها برای ما بود...
برای قرون ب قرونمونم اونا تصمیم میگیرن
واقعاً بعضی عروس‌ها چشونه،منم عروس خواهرمو سه دفعه دعوت،کردم پاگشا ،هر کاری کردم نیومد،همیشه سر مهمونی رفتن با شوهرشم دعوا داره،حالا مثلاً چی می‌شد شما می‌رفتید،دوست داشته دعوتت کرده،حالا به جای تشکر می‌خوای در و دیوار رو خراب کنی
من اگه جای تو بودم ب خاطر مادر شوهرم ک ازم خواسته بود میرفتم و به مادر شوهرم تاکید میکردم ب خاطر گل روی شما میام اینجوری هم ب خودم ارزش میدادم هم احترام ب مادر شوهرم میذاشتم. خیلی بی ادبیه ک بزرگتر همش بگه ب خاطر من بیا اما روشو زمین بندازی. بعدم دوساعت مهمونی رفتن چیزی ازت کم نمی‌کرد شاید اینبار باهات اینجوری رفتار نمیکردن. الان ن تنها حرفت ب کرسی نشست خودت و بی ارزش کردی و باعث میشی سری بعد راحت تر بهت بی احترامی بشه
من تو عقدم ی بار رفتم و با شخصیت خورد شده برگشتم
روز جهازبرونم با مادرم بحث کرده سر چیزی ک اصلا ب اون مربوط نبود و مادرم جلوی اون جمع معلوم نیست چقدر خورد شده(من نبودم)
بازم میرفتم ک شخصیتمو خورد تر کنم؟
من شما رو درک میکنم. اینکه ادم در کل بلاخره گاهی وقتا عصبی میشه یه حرفی میزنه.. از این بدتر که طرف مقابل تازه میره این حرفو به مادرش میزنه این زشت تر بود
این مادرشوهره نباید یکیو بزور ببره جایی که نخواد بگو چخبرته این همه اصرار حتما باید یکی یچیزی بگه تا ساکت بمونی
چه مادرشوهر رو مخی داری.
نمیدونم چند ساله ازدواج کردی
ولی ۱۲ سال پیش خودمو دیدم با حرفات
زندگی آدم رو پخته میکنه هم تو کلام هم رفتار
سخت نگیر یه مدت بعد یادشون میره
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز