خواهرم باز همین چند روز پیش ناخنش شکست روش چسب زده بود رفته بود حموم میگفت داشتم موهامو میشستم چشمامو که باز کردم چسبه رو انگشتم نبود میگه تو حموم همه جارو نگاه کردم نبود میگه دوباره رفتم زیر دوش بعد که میخواستم بیام بیرون دیدم چسبه رو دمپایی های حمومه میگه من رو دمپایی هارم نگاه کردم ولی چسبه اونجا نبود
همین چند ماهه قبل یهو کنترل تلویزیون گم شد
هنوزم که هنوزه پیداش نکردیم همیشه کنترل کنار تلویزیونه شب یادمونه همونجا بود ولی صبحش گم شد و هنوز که هنوزه پیدا نشده
تمام سوراخ سنبه های خونه رو گشتیم حتی بعدش خونه تکونی کردیم ولی نیست که نیست
همین دیشب بابام دیر وقت آخرین نفر برگشت خونه فقطم من بیدار بودم منم تا نزدیکای صبح بیدار بودم آخرین نفر خوابیدم
پدرمم یکی دو ساعت بعدش بیرون رفته بود
پدرم میگفت وقتی شب برگشتم قفل در پارکینگ و از داخل کشیدم صبحم بابام اولین نفر بیرون رفت میگفت ولی صبح قفله باز بود میگفت مطمئنم قفلش کردم ولی صبح قفله باز بوده
اگر خودم بیدار نبودم میگفتم شاید بعد پدرم یکی از خونه بیرون رفته ولی همه قشنگ خواب بودن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز