حسرت پزشکی

همیشه دلم میخواس پزشک بشم

همه عمر و تفریح و وقت و نوجوونی و ... گذاشتم

نشد که نشد

دانشگاه قبول شدم یکی از رشته های خوب پیراپزشکی اما بازم دلم راضی نشد و انصراف دادو و دوباره خوندم اما باوجود رتبه خوب ولی به خاطر ظرقیت پایین بازم نشد

پارسال دوباره اومدم از شغلم به سختی مرخصی یکساله گرفتم حقوق و سابقه و وجه کاری و ... همه رو دود کردم و شروع کردم به خوندن، کتاب گرفتم کلاس گرفتم چند ماه گذشت یکنفر اومد خواستگاری و داشت جدی میشد و من درس خوندن رو رها کردم و تا زمان کنکور با اون خواستگارم چنلج داشتم و در نهایت هم رابطم کات شد هم کنکورم رو هوا رفت

دوستام پزشکی قبول شدن و من حسرت به دل،حسرتش داغونم کرده

هنوزم به سرم میزنه که دوباره کنکور بدم ....ولی من آیا ادم سابقم