2777
2789
عنوان

مادر شوهرم گفت

191 بازدید | 20 پست

من به شوهرم گفتم بریم با مامانت اینا آشتی کنیم شوهرمم به مامانش گفته میایم برا آشتی مادر شوهرمم گفته ما از کسی قهر نیستیم خدا مارو نبخشه اگر قهر باشیم

با اینکه بلاکم کردن حاملع شدم یه زنگ نزدن تبریک بگن خونشونم دو کوچه بالاتر خونه مایه 

و اینکه از موقعی که ما قهریم خیلی آرامش دارن چون شوهرم یکم گیر میده بهشون 

من از این حرفش اینو برداشت کردم که یعنی ما قهر نیستیم نمیخواد بیاید و آرامشمونو ازمون بگیرید نمیدونم برم یا نرم 

بلاخره منم مادر شدم لطفا برای سلامتی خودم و نی نی یه صلوات برامون بفرست گلم❤  اَلٰهُم  صَلی علٰی مُحمد وآله مُحمد ❤🤰🏻

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



پاشو برو طرز فکرتم ۱۸۰ درجه عوض کن

شخصا از خداوند مهربان مسئلت دارم آقایون عضو نی نی سایت رو عاقل و از اینجا بیرون کنه😒 زني را مي شناسم من، که شوق بال و پر دارد، ولي از بس که پر شور است، دو صد بيم از سفر دارد... زني را مي شناسم من، که در يک گوشه ي خانه، ميان شستن و پختن، درون آشپزخانه... سرود عشق مي خواند، نگاهش ساده و تنهاست، صدايش خسته و محزون، اميدش در ته فرداست...زني را مي شناسم من،که مي گويد پشيمان است، چرا دل را به او بسته، کجا او لايق آنست... زني هم زير لب گويد، گريزانم از اين خانه، ولي از خود چنين پرسد،چه کس موهاي طفلم را، پس از من مي زند شانه؟.. زني با تار تنهايي، لباس تور مي بافد، زني در کنج تاريکي، نماز نور مي خواند...زني را مي شناسم من،که مي ميرد ز يک تحقير،ولي آواز مي خواند،که اين است بازي تقدير... زني با فقر مي سازد، زني با اشک مي خوابد، زني با حسرت و حيرت،گناهش را نمي داند... زني واريس پايش را، زني درد نهانش را، ز مردم مي کند مخفي، که يک باره نگويندش، چه بد بختي چه بد بختي... زني را مي شناسم من، که شعرش، بوي غم دارد، ولي مي خندد و گويد، که دنيا پيچ و خم دارد..زني مي ترسد از رفتن که او شمعي ست در خانه، اگر بيرون رود از در، چه تاريک است اين خانه...زني را مي شناسم من،که رنگ دامنش زرد است،شب و روزش شده گريه،که او نازاي پردرد است...زني را مي شناسم من،که ناي رفتنش رفته،قدم هايش همه خسته،دلش در زير پاهايش،زند فرياد که بسه... زني در کار چون مرد است، به دستش تاول درد است، ز بس که رنج و غم دارد، فراموشش شده ديگر، جنيني در شکم دارد...
شما هم همین برداشتو کردید؟

تقریبا

دردی‌که‌انسان‌را‌به‌سکوت‌وامیدارد،بسیارسنگین‌تراز دردیست‌که‌انسان‌رابه‌فریادوامیدارد...انسان‌ها‌به فریادهم‌میرسند،نه‌‌به‌سکوت‌هم...!
چرا الکی بحث درست میکنید واسه خودتون؟ خب اگه باهات خوب نیستن نرو مگه بیکاری

چون تو شهر غریبم هیچکسو ندارم حامله هم هستم شوهرم صبح میره سرکار 11شب برمیگرده 

میگم شاید یه موقع اتفاقی برام بیوفته ازشون کمک بخوام 

بلاخره منم مادر شدم لطفا برای سلامتی خودم و نی نی یه صلوات برامون بفرست گلم❤  اَلٰهُم  صَلی علٰی مُحمد وآله مُحمد ❤🤰🏻

چرا شوهرت باید گیر بده بهشون مگه آدم سن و سال دار وکیل وصی میخواد

به خواهراش گیر میده چون بابا ندارن 

بلاخره منم مادر شدم لطفا برای سلامتی خودم و نی نی یه صلوات برامون بفرست گلم❤  اَلٰهُم  صَلی علٰی مُحمد وآله مُحمد ❤🤰🏻

بذار شوهرت خودش بره

شوهرم قهر نیست بخاطر من نمیره 

بلاخره منم مادر شدم لطفا برای سلامتی خودم و نی نی یه صلوات برامون بفرست گلم❤  اَلٰهُم  صَلی علٰی مُحمد وآله مُحمد ❤🤰🏻

نه منظورش لین بوده ما کینه ای نداریم با کسی و چیزی تو دلمون نیس و دوستتون داریم

بله منم همین برداشت کردم 

وگرنه چه پدر و مادری دلش از بچش چرکین بشه 

احتمالا شوهر اسی خیلی اذیت کرده 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز