من قدم صد و هفتاده وزنم نزدیک هشتاد ولی استخون بندیم درشته توپر محسوب میشم تا چاق
هیکلم خوبه
یه کوچولو خیلییی کم شکم دارم
بعد تا منو میبینه میگه چاق شدیا شکم در آوردیا
یا یه لباس قشنگ میپوشم فوری میگه ببین اگه یکم شکمت جمع بشه چقد قشنگ تر میشه لباس تو تنت
یا یه بار به شوخی همینجوری تو جمع جلو خانوما بهم گفت چاقالو
بعد چون با خنده میگه معتقده که شوخیه ومن نباید ناراحت بشم
امروز اومده بود خونمون باز دوباره جلو شوهرم بهم میگه چاق شدیا (دفعه دومش بود جلو شوهرم اینجوری میگفت )
منم گفتم مامان باور کن تو خونمون اینه داریم بعدم ناراحت شدم رفتم تو اتاق
بعد اومده بهم میگه من منظورم این بوده که بیا از فردا بریم پیاده روی
چقد بد جلو شوهرت با من حرف زدی من مادرتم اشک تو چشمام جمع شده از حرفت
میگم مامان قبول نداری کار خودتم بده ؟
طبیعیه آدمی که صبح تا شب تو خونه بشینه درس بخونه یه کم تپل میشه وقت برا لاغر شدن زیاده نباید هر دفعه به زبون بیاری که
خلاصه قبول نکردمظلوم نمایی وبغض که تو جنبه نداری از این به بعد هیچ شوخی ای بامن نکن تا منم باهات شوخی نکنم
بهش میگم مامان همه میگن حتی خودتون جلو شوهرتون هی نگید وای چاق شدم وای جوش زدم بعد تو هی این کارو میکنی
یه کاری کرده میرم جلو آینه همش به فکر اینم که چاق شدم یا نه