از دیشب اشک چشمام بند نمیاد
دیشب پیشنهاد یه پسر رو رد کردم چون بهم گفت بیا خونمون ببینمت گفتم شما پسرا خیلی پرو هستین تا میگی سلام میگید خونه
گفت تو چاق و زشتی چی هستی که کلاس هم می‌ذاری
اینجوری گفت با خودم میگم شاید زشت بودم که شوهرم با بهونه ولم کرد
اشکام خشک نمیشه سرم داره میترکه
عزیزم میشه لطفا تاپیک آخرمو گزارش بزنی؟ ممنونم از لطفت
خواست بشکوننت نباید احساسی بشی
اون عوضی حرصشو خالی کرده که به هوسش پاسخ ندادی
هیچم زشت نیستی
تیرش خورده ب سنگ زر زر کرده
ولش کن.
به نظرتون نظر یه همچین ادمی ارزش داره اصن؟
بخاطر حرف یه احمق چرا انقد بهم ریختی
اول مه کار خوبی کردی مه بهش اینو گفتی
بعضی از مردا زنای هرزه لیاقتشونه ن زنی مث شما
سوما من خودم نظر تنها کسی که برام مهم نیس جنس مخالفه اذیت نکن خودتو
تا میبینن مونثیراز خودشون برتره میترکن ا حسودی
طلاق گرفتید ؟ دلیل طلاقتون چی بود؟
مردا وقتی زنی رو به دست نمیارن شروع به تخریبش میکنن
تو زشت نیستی. مگه برای زیبایو قشنگی زندگی میکنن نه اینو ازذهنت خارج کن ..مشکل اون آقا بی علاقه گی نسبت به زندگیش بوده حوصله ازدواج و سختیای زندگیو نداشته .
بگو زشت بودن بهتر از احمق بودنه پسرجون
نه عزیزم اون فقط سوووخته.حرصش دراومده و کار شما عالی بود. والا اکثر فامیلهای ما ورزشکاران همسرانشون و نشون بالای 85 و قدکوتاهن و خیلی هم عاشق زناشون هستن. مهم به معرفت و انسانیته
