وضع مالی توپ
رفتیم خونه اش اولش که یه ظرف شیرینی خشک ریز آورد تعارف کرد بعد برد آشپزخونه و رو میز نذاشت تا دوباره برداریم شاید
من و شوهرم تنها رفته بودیم بچه ها رو نبرده بودیم
بعد استامبولی درست کرده با گوشت گوسفندی
یه دبه ماست سون دراود به اندازه دو تا قاشق تو هر پیاله ریخت داد دستمون و دو تا ظرف ژله
اینم بگم من همیشه دو سه مدل برای این خانواده غذا درست می کنم و همیشه یه شب خونه ما هستند برای خواب
بعد شام میوه آورد شوهرش گفت پی اس فایو و بزن بازی کنیم با شوهر فلانی
گفت نه تلوزیون داغ کرده بزار یکم استراحت کنه نمی خواد
سریع رفت و شروع کرد به چیدن ظرف ها تو کابینت
ما هم سریع اومدیم بیرون هیج اصراری هم نکرد بیشتر بمونیم
شاخ درآوردم از گدا بودن این زن
به نظرتون خسیسه یه طبیعی،بود