● خواب عجیبی که به واقعیت پیوسته دیدین ●

خواب ک نه ولی من به هراتفاق بدی یا خوبی ک نیوفتاده فکر کنم و روش تمرکز کنم اتفاق میوفته 

بابام یه شب خواب دید که داره یه مار تو باغ مون میکشه دقیقا فرداش یه مار تو حیاط خونمون بود که کشتش

کسی که عاشقش بودم هر اتفاقی که قرار بود براش بیفته من شب قبل میدیدم ...

آره خودم

من کلا خواب نمیبینم ولی یک بار خواب دیدم و کاملا حقیقت شد و اتفاق افتاد انقدر حتی توی خواب شبیه واقعیت بود که تمام احساس هارو میفهمیدم خواب دیدم مامان بزرگم فوت کرده و فرداش واقعا فوت کرد تمام مراسم عین توی خوابم بود دقیقا همون واکنش ها همون اتفاقات همه چیز

یه شب هم خواب بود خواب دید که موجود سبز تک چشم دار بهش میگه پاشو نمازت داره قضا میشه دقیقا بیدار شد دید ساعت ۵ صبحه

کوچیکتر بودم خواب دیدم یکی از عمه‌هام سرطان داره چند سال بعدش هم دیدم یکی از دختر عمه‌هام سرطان داره چند سال گذشت طلاق گرفتن پس نگو تعبیرش طلاق بوده

اره خواب دیدم 

بیشتر خوابام تو واقعیت اتفاق افتاده 

نه اینکه کامل همون طوری بشه ولی آدم میفهمه 

مثلا تو خوابم یه مرد که صورتش رو نمیدیم باهام حرف میزد و 

حس خیلی خوبی بهش داشتم انگار عاشقش بودم 

خواب طولانی بود 

بعدش همه اون اتفاقات تو خواب تو زندگیم رو شدن 

همون آقا رو تو فیلم عروسی خواهرم دیدم همون لباس تنش بود 

الانم شوهرمه 🥰

من یه مدت همش خواب میدیدم که تمام دندون هام دارن میریزن

خیلی این خواب رو میدیدم

که تعبیرش میشد یکی از عزیزان فوت میکنه

که دو تا از دایی هام فوت شدن

دوباره چند سال بعدش خواب دیدم یکی از دندون های بالام افتادن

بابام فوت شد

دقیقا تعبیرش هم همین بود 😔

کم خواب میبینم ولی هر خوابی ببینم به واقعیت میپونده 

چن سال پیش با عشقم صحبت میکردیم گفت هیچوقت باهم ازدواج نمی‌کنیم و نمیخوامت شب اونقدر گریه کردم که نگو یادمه شهادت امام صادق بود رفته بودم روضه شب خوابیدم خواب دیدم مردم خاکم کردن خیییلی واقعی بود که واقعا ترسیده بودم بعد یکی اومد از تو قبر درم آورد گفت نمیمیری تا با فلانی ازدواج کنی صورتشو یادم نیست ولی لباسش کاملا سفید بود دوسه سالی ازاون خواب گذشته و الان ازدواج کردیم باهم

الهییی