بچه ها من قبلنا بزرگترین آرزوم رفتن به دانشگاه بود اما حالا که رفتم ۳ ترمه دیگه هیچ امید و دلخوشی ندارم احساس میکنم تکراری شده حتی بعضی وقتا غیبت می کنم بچه ها من همیشه تو زندگیم حس میکردم یه چیزی کمه مثل عشق همیشه عشقم به افراد یک طرفه بوده و سوختم و ساختم اما هیچکس منو دوست نداشته که حتی بهم پیشنهادی بده خیلی وقتا دلم میگیره که هم سن ام کلی خاطر خواه دارن اما من هیچی و هیچکسی منو نپسندیده دوس نداره