سلام خانوما دوسه روز پیش با شوهرم بحث کردیم صدامون یه لحظه بالا گرفت مادرشوهرم همشو گوش دادسریع از بالا پاسیون که میخوره به طبقه ماشروع کرد دادوقال هرچی دلش خواست گفت به من حتی بدوبیراه به خانواده ام شوهرم رفت بالا بهش گفت دخالت نکن کارت نباشه آخه بار اولش نیس مادرشوهرم هی میاد گوش دادن بخدا اونا دعوا میکنن ما اصلا کار نداریم پدرشوهرمم آدم بیخیالیه خودشه میزنه اون راه، چیکار کنم؟ بخدا حرفایی که از بالا زد بهم اعصابمو داغون کرده به خانواده ام گفت گوزو گفت اگه خوب بودی طلاقت نمیدان قبلا آخه یه ازدواج ناموفق داشتم داغون شدم بخدا قلبم شکست شوهرم ناراحت شد ازش حتی مادرشوهرم گفت از این خونه برین منتهی چیکار کنیم باهاش حالا حرف میزنم اونم پشیمونه ولی حرفاش از یادم نمیره خیلی توهین کرد چیکارکنم؟💔فقط خداروشکر شوهرم پشتم تنها شانسم این بود،شیش ماهه ازدواج کردمم همش باور کنین شوهرم خودش برام طلا خرید با پول خودش کع وام بود عروسی گرفت جهیزیه گرفت خانواده اش هیچ کمکی نکردن حرفای گنده هم میزنن
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
مثل قبل رفتار نکن سرسنگین و سرد باش .تمام تلاشتم بکن که زودتر از اونجا برید خونه مستقل بگیرید.ترجیحاا هم تا قبل رفتن از اونجا بچه دارنشوچون فردا تو تربیت بچت هم میاد دخالت میکنه
اینجوری رفتار کنی هی ولت نمیکنه،،بخدا انقدر دوروغ بهم چسبووند
بنظرم رفتارتو تغییر ندی تشویق میشه که ادامه بده نترس قرار نیست بهش حرف بدی بزنی که فقط کاری به کارش نداشته باش مطمئن باش درست میشه ولی اینکارو نکنی پروتر میشه
مهمترین قانون دنیا: هرآنچه برای خودمان نمیپسندیم برای دیگران هم نپسندیم 🦋🦋🦋
منم مثل توام پشتوانه هم ندارم شوهرم اصلا پشتم نیست عبنه یه برده ام فقط
و گاهی سکوت تو را نابود میکند😞 گفتند اشک بریز....خالی میشوی،خالی نشدم که هیچ...پر شدم از بی کسی که چرا کسی اشک هایم را پاک نمیکند...🙂 خنده تلخ من از گریه غم انگیز تر است 🙂 هستی ام را به آتش 🔥 کشیدی...سوختم من ندیدی ندیدی:)