وای منم سمت شوهرم خیلی خوشمیگذره.پرجمعیتن وهمش به بازی وخنده و شوخی و رقصو.سمت خودم منکه تک فرزندم پدرم کلا مراسما واسش مهم نیست میگه اون واسه قدیم بود الان هرشب شب یلداست.اما خب ما همیشه شامخونه پدرمیم بعد شام میریم سمتشوهرم
بهت فکر میکنم هرروز،ازت دل میکنم هربار،ولی چشمات تو عکسا نمیزارن برم انگار.🖤فقط کارم شده گریه،همش دلتنگ و افسردم، یجوری تو خودم میرم خودم فکر میکنم مردم.یه گوشه بی تو میشینم، یه گوشه ماتو مبهوتم،یه روزی زیرو میشم یه بمب از جنس باروتم.
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.