فکر کنم سال اول راهنمایی بودم خاله کوچیکه من اون موقع اگر با سن الانش نسبت به من حساب کنی اون زمان ۲۷ سالش بود و اون زمان ۵ ، ۶ سالی بود ازدواج کرده بوده ..
«خاله کوچیکه من هنوزم از اون زن ها مهربون، ساکت، مظلومه که کاری به کار هیچکس نداره نه به کسی حسودی میکنه نه بد کسیو میخواد نه از کسی کینه به دل میگیره نه پشت سر کسی حرف میزنه ..زبانش شیرین ترین زبان دنیاست..دلش برای همه کس و همه چی میسوزه.. کافیه یک حیوان یا پرنده ناقص یا ببینه یک هفته گریه میکنه چه برسه به آدمای اینجوری..سریع گریه اش میگیره حتی تو یک صحنه معمولی فیلم و سریال..از اوناست وقتی بچه ها کار میبینه هم براشون گریه میکنه هم کمک.. کافیه سرش داد بزنی یا باهاش بحث کنی سریع دلش میشکنه و گریه اش میگیره..»
خلاصه خاله ما در اون چند سال که ازدواج کرده بود ۲ بار باردار شده بود و بچه اش سقط شد دکترها گفته بودن نمیتونه بچه دار بشه هر وقت باردار بشه بچه میافته
بعد از اونجایی که شوهرش عاشق بچه بود
خاله ام اومد خونه پدر بزرگم و خونه زندگی ترک کرد
میگفت نمیخوام این مرد پای من بسوزه و حسرت بچه به دلش بمونه منو طلاق بده و زن بگیره
آخه شوهرش تک پسر خانواده اش بود و میگفت نمیخوامم خانواده شوهرم حسرت نوه پسری به دلشان بمونه..
هرچی اومدن سراغش برنگشت تقریبا یک ماه بود قهر کرده بود و به خانواده شوهرش و شوهرش اجازه نمیداد بیان تو خونه پدربزرگم و جواب تماسشانم نمیداد
یک روز من اون زمان سال اول راهنمایی بودم همه امون خونه پدربزرگم بودیم یهو بدون هیچ اطلاع قبلی شوهر خاله ام اومد تو..کاملا بیخبر اومد خودشم در حیاط رو با زور باز کرده بود چون همه جا خوردن وقتی دیدنش (دقیقا یادمه)... اومد جلو.. جلوی خاله ام رو زانو هاش نشست.. دست خاله امو بوسید بهش گفت بچه که هیچ تمام دنیا را با تو عوض نمیکنم بچه میخوام چکار اگر تو توی خونه نباشی.. فکر میکنی طلاق بگیری من میرم زن میگیرم ؟ اگر نیای خودت میبینی تا آخر عمرم تنها میمونم ..
بعد دستش گرفت بلندش کرد برد
نه وایساد شام بخورن نه چایی نه چیزی
رفتن و الان که ۱۵ سال از اون روز میگذره جز خوشبخت ترین ، عاشق ترین، مهربون ترین زوج های هستن که دیدم
عاشق اینم برم خونه اشون هم خاله ام که گفتم چجوریه
هم شوهرش از خاله ام مهربون تر
این صحنه رو من ۱۵، ۱۶ سال پیش دیدم هنوزم عاشقانه ترین صحنه زندگیمه هنوزم کاملا با تمام جزئیات یادمه اینقدر اون صحنه رو دوست داشتم