ما حدود ۸ ۹ ساله ازدواج کردیم فکر کنمفقط یک بار قهر رفتم
ولی خسته شدم صحبت آروم و منطقی جواب نمیده الکی میگه باشه ولی خبری نیست
دعوا هم باز جواب نمیده
یه بچه ۹ ماهه دارم
۱. کارگاهش رو زده بهنام پدرش و چندبار خواست از باباش پس بگیره باباش پس نداد تنها راهش اینه سفت و سخت بره دنبالش بگیره خود شوهرم شل میاد منم جای باباش بودم پس نمیدادم ( خود شوهرم با پول خودش خریده)
۴ ساله الکی به من میگع باشه پس میگیرم ولی خبری نیست
۲. اعتیاد داشت کمکش کردم ترک کرد خودم کلی سختی کشیدم انجمن های ترک فرستادمش چندساله میره ولی رفت کارگاه داداشاش و دومادشون و دوستای اونا میان اونجا مواد میزنن وسوسه شد کشید
چون کارگاه به اسم پدرشه نمیتونه بگه کی بیاد کی نیاد حتی اونا زن میارن اونجا به خانواده شوهرم گفتم و دعوا راه انداختم بدتر به خودم فحش دادن
۳.برای کارش یه جواز یه دسته چک از خودش نداره همه چی برای پدرشه یا برادرش ( باواینکه کار برای شوهرمه)یه چک برای خودمون میخوایم از اونا میگیره
۴. هرچی اصرار میکنم نمیره دنبال وام مسکن یه خونه بخریم ماهی ۱۰ میلیون اجاره میدیم آخرش هیچی به هیچی من حاضرم برم خونه ی کوچیک و جای ضعیفتر ولی این پولو قسط وام بدم آخرش یه سقف داشته باشم
حرف من اینه کارگاهو پس بگیره بفروشه و مغازه بزنه به اسم خودش که قضیه زن بازی بقیه و اعتیاد و اینا حل بشه