از این بشر متنفرم ولی در ظاهر خیلی باهاش خوبم طلاق گرفته با مادرشوهرم اینا زندگی میکنه اولأ از اینکه کل خانواده شوهرم از بغل شوهرم میخورن حالا کم یا زیاد الانم اینا چند سال بوده قرعه کشی راه مینداختن اولی رو هم خواهرشوهرم بر میداشت دیگه امسال ک من با شوهرم ازدواج کردم گفتم این افراد قرعه کشی رو همه رو تو جور کردی دوستای تو هستن بیا قرعه کشی رو خودمون برگزار کنیم اولی رو خودمون برداریم ک خواهرش نذاشت الان فهمیدم تازگیا خونه خریده مردم چ زرنگن بدم ب شوهرم سپرده ب من نگه ولی من ب خاطر دهن لقیه شوهرم خودم باید مثل ی دختر خوب برم همه چیو بهشون بگم این ک زن و بچه داره باید مستأجر باشه اون بااین زرنگ بازیاش صاحب خونه بشه نگید حسودم و اینا من بابام همین الان بخام ی خونه خیلی خوب بهمون میده ولی من میخام با تلاش خودمون ب دست بیارم همه چیو