اصلا تو نوزادی هم شب خودشو خیس نمیکرد از سه سالش شد شروع شد تو ماه یا هر چند ماه یکی باری خیس میکرد خودشو تو خواب هر چی جلوتر میره و سنش بیشتر میشه بدتر میشه از چند ماه رسید به ماه و ده روز و هفته و الان سه شب که پشت سر هم خودشو خیس میکنه چیکار کنم دارم روانی میشم از ناراحتی با استرس میخوابم و بیدار میشم دیگه با خودم گفتم نکنه از سر ما باشه اتاقشم گرمه گریم گرفته از گرفتاری جدید تو روز خیلی دیر به دیر میره دسشویی و همش تو خودش نگه میدارد شبا همکه وای چه کار کنم
کمر و شکمشو با روغن های گرم مثل سیاهدانه یا بادام تلخ
قبل خواب ماساژ بده
خوردنی های گرم بده بهش.مثل خرما.ارده شیره....
زمستونم هست فصل غلبه سردی هست ...حتمن خوردنی های گرم بهش بده و
از عصری ب بعد نوشیدنی هاشو کم کن
قسمتی از سخن های کوروش کبیر:بودن با کسی که دوستش نداری و نبودن با کسی که دوستش داری همش رنج و عذاب است.پس اگر همچون مثل خود نیافتی مثل خدا تنها باش.واگر یافتی او را چنان حافظ باش که گویا جزوی از وجود توست.
دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳
از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباسهای خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!
خودتو اذیت نکن استرس داشته باشی به بچه منتقل میکنی ووضعیت بدتر میشه
یه تشک که یه لایه محافظ داشته باشه بنداز روی تختش روی اون بخوابه که جایی کثیف نشه و شبا زیاد اب نده قبل اب بخوره شبم حتما ببرش دستشویی ان شالله خوب میشه
بهش میتونی در طول روز چای دارچین بدی که گرمیه و تکرر ادرارشو خوب میکنه
دائمی لیوان آب دستشه شبم که قبل خواب یا وسط خواب بیدار شه یک لیوان بزرگ آب میخوره
خب پس از آب خوردن زیادِ دیگه بگو هر وقت آب خوردی بعدش برو دستشویی
سعی کردم که بمانی و بریدی به درک/کارمان را به غم و رنج کشیدی به درک/به جهنم که از این خانه فراری شده ای/عاشقت بودم و هرگز نشنیدی به درک/میوه کال غزل بودمو از بخت بدم/تو مرا هرگز از آن شاخه نچیدی به درک/فرق خرمهره و گوهر تو نفهمیدی چیست/جنس پا خورده بازار خریدی به درک/عاقبت سنگ بزرگی به سرت خواهد خورد/میکشی از ته دل آه بزرگی به درک
دائمی لیوان آب دستشه شبم که قبل خواب یا وسط خواب بیدار شه یک لیوان بزرگ آب میخوره
دختر من ۱سال ۳ ماهش که بود دیگه نمیزاشت مای بیبیش کنم همش بیقراریمیکرد اولش که از مای بیبی گرفتمش خوب بود شب بیدارم میکرد میبردمش ولی دوسال و نیم ببعد همش شب ادراری بردم دکتر گفت مشکلات خوانوادگی یا فیلم انیمیشن که در حد سنش نیست منم مشکلات خونوادگی داشتم اونو حلش کردم باز ادامه داشت یهو فهمیدم بله از کارتون بن تن هست که در عین ترسیدن بازم نگاه میکرده با داداشم
عزیزم پسر منم مشکل پسر شما رو داشتم از سه چهار سالگی اینجور شد من خیلی دعواش میکردم واقعا خسته شده بودم شبی دوسه بار خیس میکرد دیگه بعد از یه سال عادی شد برام بهش سخت نگرفتم مرتب دستشویی میبردم تا الان که هشت سالشه به طور معجزه آسایی یکدفعه خودش قطع شد خیلی سخت بود خیلی من حالت رو درک میکنه براش دوتا تشک چه مشمایی درس کن هی عوضش کن استرس بهش نده خوب میشه هیچ مشکلی ندارن من دکتر بردم آزمایش دادم سونو دادم همش خوب بود