کیا شوهرایی بدی دارن ن محبتی ن عشقی ن احترامی ن تفریحی بچه واقعا دیگ بریدم بچه کوچیک دارم و الآنم حامله م خانواده آنچنانی هم ندارم پشت م بهشون گرم باشه دیگ خودم باهاش فرار کردم کلا هیچکی رو ندارم سالی یکبار رنگ بیرون رو نمیبینم هیچ برنامه ی ندارم کسی هم نمیاد خونم محبت هیچی جز توهین فوش و تهمت خیانت و ببخشید هرزه بودن بودن از شوهرم هیچی نمیبینم شهر غریبم کلا چندین ماهه رنگ بیرون ندیدم هیچ برنامه ی هم نمیزارع نصب کنم شهر غریب هم هستم دیشب خاستم خودمو خلاص کنم بچمو ک دیدم نتونستم 😔
اول اگه خانواده ظالم هم باشه فرار کردن بدترین تصمیمه از چاله میری تو چاه خانواده بزنه تو سرت هم بهتره اینکه یه مشت گرگ تو جامعه عزت و آبرو آدم به باد بدن نباید فرار میگردی شده ولی تاوانشو داری شوهر حسابش جداس خانواده هویتته یه جور حامی ذهنی وقتی قطع کامل کنی دگه رو هیچی خانواده نمیشه حساب باز کرد فشار روحیش تا سال ها یا حتی شاید همیشگی باشه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
کورد کجایی عزیزممن سە سالە پارتنرم میاد خواستگاری،قبول نمیکنن،ولی نمیتونم ب فرار فکر کنم،سمت ما فرار ...
ارومیه متصفانه وعضیت ما خیلی فرق داشت شوهرم پسر خان بود پدر اونم داشت دختر عموش براش خاستگاری میکرد ماله هم خیلییی سخت گیرن توی فامیل مادرم پدرم فقط من فراری رفتم پدرم دوسال حرف نزدن باهم دوزدکی میرفتم مامانمو میدیم