2777
2789
عنوان

بابام فهمیده که😰

| مشاهده متن کامل بحث + 3909 بازدید | 181 پست
بهشون گفتم ب بابام گفتم خب برید مشاوره درستش کنید یا نمیخای تمومش کن مادرمم دنبال مشاوره گشت وقت بگی ...

مادرتون چندماه با اون اقا بوده 

فقط در حد صحبت؟ اگر در این حد میتونید بگید اون اقا  اخوندی مشاوری میزی بود میخاسته مادرتو راهننمایی کنه

یا عکس و چتهای.. ‌‌بود؟

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



هر جور شده بکشونشون مشاور یکم ریسک کن و نقشه بریز تا ببریشون . البته یه مشاور حاذق پیدا کن بعد اقدام کن 


شخصا از خداوند مهربان مسئلت دارم آقایون عضو نی نی سایت رو عاقل و از اینجا بیرون کنه😒 زني را مي شناسم من، که شوق بال و پر دارد، ولي از بس که پر شور است، دو صد بيم از سفر دارد... زني را مي شناسم من، که در يک گوشه ي خانه، ميان شستن و پختن، درون آشپزخانه... سرود عشق مي خواند، نگاهش ساده و تنهاست، صدايش خسته و محزون، اميدش در ته فرداست...زني را مي شناسم من،که مي گويد پشيمان است، چرا دل را به او بسته، کجا او لايق آنست... زني هم زير لب گويد، گريزانم از اين خانه، ولي از خود چنين پرسد،چه کس موهاي طفلم را، پس از من مي زند شانه؟.. زني با تار تنهايي، لباس تور مي بافد، زني در کنج تاريکي، نماز نور مي خواند...زني را مي شناسم من،که مي ميرد ز يک تحقير،ولي آواز مي خواند،که اين است بازي تقدير... زني با فقر مي سازد، زني با اشک مي خوابد، زني با حسرت و حيرت،گناهش را نمي داند... زني واريس پايش را، زني درد نهانش را، ز مردم مي کند مخفي، که يک باره نگويندش، چه بد بختي چه بد بختي... زني را مي شناسم من، که شعرش، بوي غم دارد، ولي مي خندد و گويد، که دنيا پيچ و خم دارد..زني مي ترسد از رفتن که او شمعي ست در خانه، اگر بيرون رود از در، چه تاريک است اين خانه...زني را مي شناسم من،که رنگ دامنش زرد است،شب و روزش شده گريه،که او نازاي پردرد است...زني را مي شناسم من،که ناي رفتنش رفته،قدم هايش همه خسته،دلش در زير پاهايش،زند فرياد که بسه... زني در کار چون مرد است، به دستش تاول درد است، ز بس که رنج و غم دارد، فراموشش شده ديگر، جنيني در شکم دارد...
عزیزم انشاءالله مادرتون راه درست انتخاب کنن. حالا نمیشه به پدرتون بگید با مشاور تلفنی صحبت میکردن بر ...

نمیدونم زنگم ک بزنه از جانب خودش حرف میزنه حرفایی ک ب من و مادرم میزنه ب اونم میزنه ببخشید منظورم حرفای خیلی زشت و رکیک راجب مادرم . خب مشاور باید حرف دو طرف رو بشنوه😔😔

مادرتون چندماه با اون اقا بوده فقط در حد صحبت؟ اگر در این حد میتونید بگید اون اقا اخوندی مشاوری میز ...

من همین به ذهنم رسید 😂

پیامبر اکرم (ص) می فرمایند:خدای بزرگ، به زنان مهربان تر از مردان است.
انشاالله ک هرچه زودتر آروم شه دعا کنید لطفا😭😭

حتما برای مادرت دعا میکنم . 😓😓

زندگی آهسته تر من خسته ام .کوله باره پاره ام را بسته ام .زخم پایم درد دارد صبر کن.تا کسی مرهم گذارد صبر کن

مادرت اشتباه کرده

پدرت حق داره ناراحت شه

هر چقدر پدرت بی اخلاق باشه مادر وظیفه خیانت نداره

بنظرم نه تو کاری کن نه مادرت

هر چی بیشتر مظلوم نمایی کنید اون بیشتر قدرت میگیره

مادرت بره دنبال کار و زندگی خودش

اصلا توجیه نکنه

بشینه یکبار با پدرت صحبت کنه بگه اشتباه کردم دیگه تکرار نمیشه

دیگه هم د. موردش حرف نزنه


بقول دوستان زمان طولانی میخواد تا فراموش کنه شاید یکی دو سال


در ضمن تو زندگی خودتو بکن وگرنه تو هم میشه یک قربانی مثل مادرت

۲۱ بار سوره طلاق به نیت آشتیه فوریه بینشون بشین یک جا بخون تاثیرش فوق العادست امتحانش کن 

اینقدرم عزیزم کار مادرتو تطهیر نکن .خیانت خیانته . بهانه نتراش .فقط یه کاری کن آشتی کنن جفتشون دارن نابود میشن اینجوری 

شخصا از خداوند مهربان مسئلت دارم آقایون عضو نی نی سایت رو عاقل و از اینجا بیرون کنه😒 زني را مي شناسم من، که شوق بال و پر دارد، ولي از بس که پر شور است، دو صد بيم از سفر دارد... زني را مي شناسم من، که در يک گوشه ي خانه، ميان شستن و پختن، درون آشپزخانه... سرود عشق مي خواند، نگاهش ساده و تنهاست، صدايش خسته و محزون، اميدش در ته فرداست...زني را مي شناسم من،که مي گويد پشيمان است، چرا دل را به او بسته، کجا او لايق آنست... زني هم زير لب گويد، گريزانم از اين خانه، ولي از خود چنين پرسد،چه کس موهاي طفلم را، پس از من مي زند شانه؟.. زني با تار تنهايي، لباس تور مي بافد، زني در کنج تاريکي، نماز نور مي خواند...زني را مي شناسم من،که مي ميرد ز يک تحقير،ولي آواز مي خواند،که اين است بازي تقدير... زني با فقر مي سازد، زني با اشک مي خوابد، زني با حسرت و حيرت،گناهش را نمي داند... زني واريس پايش را، زني درد نهانش را، ز مردم مي کند مخفي، که يک باره نگويندش، چه بد بختي چه بد بختي... زني را مي شناسم من، که شعرش، بوي غم دارد، ولي مي خندد و گويد، که دنيا پيچ و خم دارد..زني مي ترسد از رفتن که او شمعي ست در خانه، اگر بيرون رود از در، چه تاريک است اين خانه...زني را مي شناسم من،که رنگ دامنش زرد است،شب و روزش شده گريه،که او نازاي پردرد است...زني را مي شناسم من،که ناي رفتنش رفته،قدم هايش همه خسته،دلش در زير پاهايش،زند فرياد که بسه... زني در کار چون مرد است، به دستش تاول درد است، ز بس که رنج و غم دارد، فراموشش شده ديگر، جنيني در شکم دارد...
مادرتون چندماه با اون اقا بوده فقط در حد صحبت؟ اگر در این حد میتونید بگید اون اقا اخوندی مشاوری میز ...

مامانم نمیدونم چندماه بوده ک حرف میزده ولی بابام پرینت گرفته و اینکه عمرا اگ بابام باور میکرد اگ مامانم همچین حرفیو میزد اونوقت میگفت چرا پیامارو پاک کردی مامانمو مجبور کرده ک بگه چیا گفتن بیچاره مامانمم چندتا از حرفاشونو گفته 

عزیزم متاسفانه مادرت مقصره ..حتی اگر سخت ترین اذیت هارو هم باید درخواست طلاق میداد ..

الان هم بنظر من دیگه پدرتون که دنبال بهونه بود بهونه خوبی اومد دستش و ول کن این ماجرا نمیشه ..

اگر بتونه جدا بشن خیلی بهتره ..‌دلیلی هم که پیشنهاد جدایی میدم اینه که پدرتون که در گذشته دلش به زن و زندگیش نبوده و هر جوری تونسته اذیت کرده ..حالا هم خوب بهونه ای دستش هست که همه چی بندازه گردن مادرت ..پس دیگه بیفایده است ادامه اش ..

نمیدونم زنگم ک بزنه از جانب خودش حرف میزنه حرفایی ک ب من و مادرم میزنه ب اونم میزنه ببخشید منظورم حر ...

متوجه نشدم. منظور من این بود که مادرتون با اون آقایی که صحبت میکرده به پدرت بگه مشاور مرد بوده 

پیامبر اکرم (ص) می فرمایند:خدای بزرگ، به زنان مهربان تر از مردان است.
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز