امروز با روانشناسم بعد از مدتها راجع به این قضیه صحبت میکردم و خیلی سرزنشم کرد
فکر میکردم میمیرم...اما نمردم، فکر میکردم هرگز از غم و اندوه رها نمیشوم اما رها شدم، فکر میکردم این درد هرگز رهایم نمیکند اما رها کرد... فکر میکردم شب نخوابی هایم تمام نخواهد شد... اما تمام شدند ... فکر میکردم دیگر هیچ رنگی جز سیاه را تشخیص نخواهم داد ... اما تشخیص دادم... فکرمیکردم حال دلم تا ابد خوب نخواهد شد... اما خوب شدم و من مصداق بارز <این نیز بگذرد> هستم!
ناحله الجسم ینی نحیف ودلشکسته میری♥ جوونی اما مادر پیری،بهونه ی سفر میگیری♥ باکیه العین ینی بارون غصه ها میباره♥ چشای مادر ما تاره دیگه علی شده بیچاره♥ منحده الرکن ینی توان برات نمونده بانو♥ کی قلبتو سوزونده بانو کی بالتو شکونده بانو♥ معصبه الراس ینی بستی سری رو ک پردرده♥ رنگ رخ تو مادر زرده تو کوچه کی جسارت کرده♥ جوری لگد خوردی ک نمیتونی بلند شی از جات♥ جای غلافه رو با زوهات داری میری کنار بابات♥ هیچکسی ای وای من نگفت تو کوچه ب اون کافر ♥ نزن زن رو جلوی شوهر بمیره زینبت ای مادر♥ وای مادرم
دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳
از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباسهای خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!
فکر میکردم میمیرم...اما نمردم، فکر میکردم هرگز از غم و اندوه رها نمیشوم اما رها شدم، فکر میکردم این درد هرگز رهایم نمیکند اما رها کرد... فکر میکردم شب نخوابی هایم تمام نخواهد شد... اما تمام شدند ... فکر میکردم دیگر هیچ رنگی جز سیاه را تشخیص نخواهم داد ... اما تشخیص دادم... فکرمیکردم حال دلم تا ابد خوب نخواهد شد... اما خوب شدم و من مصداق بارز <این نیز بگذرد> هستم!
فکر میکردم میمیرم...اما نمردم، فکر میکردم هرگز از غم و اندوه رها نمیشوم اما رها شدم، فکر میکردم این درد هرگز رهایم نمیکند اما رها کرد... فکر میکردم شب نخوابی هایم تمام نخواهد شد... اما تمام شدند ... فکر میکردم دیگر هیچ رنگی جز سیاه را تشخیص نخواهم داد ... اما تشخیص دادم... فکرمیکردم حال دلم تا ابد خوب نخواهد شد... اما خوب شدم و من مصداق بارز <این نیز بگذرد> هستم!
یک بار زندگی میکنی پس همون کاری که دوست داریو انجام بده بدون توجه به نظر دیگران
تراپیستم خیلی سرزنشم کرد آخه
فکر میکردم میمیرم...اما نمردم، فکر میکردم هرگز از غم و اندوه رها نمیشوم اما رها شدم، فکر میکردم این درد هرگز رهایم نمیکند اما رها کرد... فکر میکردم شب نخوابی هایم تمام نخواهد شد... اما تمام شدند ... فکر میکردم دیگر هیچ رنگی جز سیاه را تشخیص نخواهم داد ... اما تشخیص دادم... فکرمیکردم حال دلم تا ابد خوب نخواهد شد... اما خوب شدم و من مصداق بارز <این نیز بگذرد> هستم!
فکر میکردم میمیرم...اما نمردم، فکر میکردم هرگز از غم و اندوه رها نمیشوم اما رها شدم، فکر میکردم این درد هرگز رهایم نمیکند اما رها کرد... فکر میکردم شب نخوابی هایم تمام نخواهد شد... اما تمام شدند ... فکر میکردم دیگر هیچ رنگی جز سیاه را تشخیص نخواهم داد ... اما تشخیص دادم... فکرمیکردم حال دلم تا ابد خوب نخواهد شد... اما خوب شدم و من مصداق بارز <این نیز بگذرد> هستم!
فکر میکردم میمیرم...اما نمردم، فکر میکردم هرگز از غم و اندوه رها نمیشوم اما رها شدم، فکر میکردم این درد هرگز رهایم نمیکند اما رها کرد... فکر میکردم شب نخوابی هایم تمام نخواهد شد... اما تمام شدند ... فکر میکردم دیگر هیچ رنگی جز سیاه را تشخیص نخواهم داد ... اما تشخیص دادم... فکرمیکردم حال دلم تا ابد خوب نخواهد شد... اما خوب شدم و من مصداق بارز <این نیز بگذرد> هستم!
چون که اسمش تراپیسته دلیل بر این نیست بهترین نظرات رو داره و باید فقط به حرفای اون اکتفا کنی. هرکاری علاقه داری انجام بده. هممون تهش میمیریم. شاید همین ی ثانیه دیگ. پس ارزش غصه خوردن ندارع