مادرش و پدرش و برادرش دستشو میکشیدن و میبردن تو اتاق دکتر ،خانومه اصلا نمیتونست راه بره فقط زل زده بود به یه گوشه و بالا رو نگاه میکرد😭😭😭
از مادرش پرسیدن چی شده ، مادرش گفت شوهرش انقد کتکش زده مغزش اسیب دیده 😭😭
مادرش و پدرش وقتی گریه میکردن 😭😭
شوهر عوضیش هر دو دستشو کنار گردنشو با قاشق داغ سوزانده بود😭😭
پدر دختره گفت شوهرش و برادر شوهرش اینطور شکنجه ش دادن😭😭
گفت یکسال وچهار ماهه به دخترم سر نزدیم ازش دور بودیم سه روز پیش رفتیم بهش سر بزنیم دیدیم عین جنازه یه گوشه افتاده و بی جونه😭😭
بچه ها خیلی حالم بده اینقد سر درد شدم ک نگو😭😭
کاری با این دختر کرده بودن با زندانی جرمای سنگین هم اینطور رفتاری نمیشد😭😭😭