اولی که اومد گفت چقدر ساکتی جلوی دو سه تا همکارم برگشت گفت کسی که ساکته هیج وقت پیشرفت نمیکنه خانم فلانی ( من ) شبیه خانم اسدی هست اونم همکار آقا گرفتش منظورش این بود با این ساکت بودنش انتظار نداشتم اصلا ازدواج کنه بعد یک لبخند تحقیر امیز زد منم مجرد سن بالا. هیچی نگفتم
بعد یک مدت من یک چیزی تو جمع گفتم اندازه پنج دقیقه توضیح دادم بعد جلوی همه گفت عه حرف زدنم بلدی
این دو تا خاطره از یادم نمیره اونقدر فکر کردم حافظه ام رو از دست دادم
میخوام تلافی دربیارم البته من یک اداره دولتی هستم این رییس نهایت یک یا خیلی بمونه دو سال دیگه هست میخوام واقعا تلافی دربیارم تو این مدت که هست خیلی خشمگینم
اونوقت یکی از همکار رو اونقدر برد بالا براش پست گرفت
