2777
2789

اول بگم من دو ساله ازدواج کردم بخاطره بعضی از شرایط مجبور شدم فعلا خونه مادرشوهرم بمونم و جهازمم توی اتاق خودم هست 

دو روز خواهرشوهر جهاز خرید رفتیم خونشو آماده کردیم دیروز اومد گفت میخوام جهاز تورو نگاه کنم بعضی از وسایل هام مونده یهو مادرشوهرم گفت جهاز اون به درد نخوره خیلی ناراحت شدم

جهازم متوسط هست بابام چیزی کم نزاشته پیره بزور داره از داداش مریضم نگه داری میکنه اصلا یک لحظه مادرشوهرم فکر نکرد ک من ناراحت میشم از دیروز باهاشون سرسنگینم نگین جدا شو شوهرم تازه مغازه زده 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

نه چرا جدا شی اتفاقا بمون و اینبار تو آتیشش بزن بهش بگو جهیزیه وظیفه ی پسره ، شوهذ نی نی سایتی ها نمیدونی چه جهیزیه ای دادن ، بعد هم میگفتی پسرت خونه و ماشین داره که جهیزیه ی آنچنانی میخوای

جدا نشو ، سر سنگین بمون ، به گوش همسرت هم برسون که من اینهمه کمک حال مادرتم ، تا حالا چیزی نگفتم ناراحت بشه ، دیروز این حرفش منو خیلی آزرده کرد دلم شکست من فقط بخاطر تو چیزی نگفتم گفتم مادرتوعه و تو دوستش داری اما مگه وسایل من بده؟ اگر بده میخوای عوضشون کنیم با هم ؟؟

اگر بلد هم باشی یه کوچولو دلتو خنک کنی که تمومه 🌱 

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792