کیا توی ازدواج دومشون خدا براشون جبران کرد

منتطرم رای صادر بشه نهایتا یکی دو هفته دیگه 

مریض که هست وگرنه زندگیشو پای هوسش نمیداد،جدا میشم نهایتا یکی دوهفته دیگه ،بره دنبال لیاقتش

اخه کسی ک زن داره چ ب اینکارااااا ..لیاقتش همون آشغالای کثیفن بخداااا...

چی بگم ،خدا عاقلش کنه

انشاءالله خداپتاهتون باشه🙏💖

بااینکه بهتون ظلم کرده ولی باز قلبتون پاکه نسبت بهش ..الان شما جدا شدین؟؟ازشم بچش داشتین..و اینو بگم ک ی دختره میشناسمم ک بعد ۳بار ازدواج خوشبخت شد هر چند ک لیاقتش بیشتر بود ولی چ میشه کرد بخت و اقبالت هر چی باشه همونه

اره خیلی دلم میسوزه برلش ،کجا میخواد بمونه چیکار میخواد کنه ،نه پول داره نه چیزی کار درست و حسابی نداره ،نمیدونم شاید بهتر بشه اوضاعش ،یکی دوساعت پیش برام ابلاعیه اومد رای صادر شد ،فکر میکردم یه هفته ده روز طول بکشه انگار دلم میخواد روزا کش بیاد ،مردم رای دادگاهو دیدم نمیدونم برای چی گریه کردم برای خودم برای اون برای ۲۳ سال زندگی و جوونی از دست رفتم ،دیروز با قاضی حرف زدیم همچین سر بالا جواب قاصی داد که قاصی ادامه نداد بهش گفت بسه ،دخترم ۲۰ سالشه ،حتی نتونستم زنگ بزنم به خانوادم به نزدیکترین دوستم بگم که رای صادر شده ،فردا به شوهرم میگم میدوم اشکم در میاد جلوی اشکامو نمیگیرم فقط میخوام ببینم حال اون چطوره اصلا براش مهمه یا نه 

یکی دو ساعت ابلاعیه اومد رای صادر شد ،دیروز دادگاه بودیم خیلی سریع انجام شد باورم نمیشه ،دارم میمیرم از ناراحتی نمیدونم چم شده 

بخدا همچین قلبایی ک اینقدر رئوف و پاکن کم میدا میشه خوشبحالتون قلبتون پاک این ینی خوب بودن شمارو میرسونه هرچند ک قلب پاک مساوی با زجر کشیدن و اهمیتی نداره تو این زمونه ،فقط باید گرک باشی سادگی ینی درد و رنج کشیدن...کاریش نداشته باش وقتی قدر شمارو نمیدونه و رفت راحت خیانت کرد ارزش فک کردنم نداره بخداااا...گریه شما بخاطر این زندگی بود ک الکی بخاطر همچین آدمی ب باد رف ۲۳سال زندگی تهی بودن درد داره و دوباره باید بعد۲۳سال بیای از صفر شروع کنییی منم باشم گریه میگیره عمرتو جوونیتو بذاری پای یکی ک اخرشم ب جدایی برسههه...ولی همین  جدا شی زندگی جدیدو شروع کن کاری ک شده ...دخترتون دیگه پیش پدرشه درسته؟؟؟بنطرم هیچی نگو بهش نذار بفهمه ک ناراحتی هرچند حق داری ولی اینجور ادما بفهمن طرف ناراحته خودشونو میگیرن و افتخار میکنن یجورایی بخودشون...مهریه چیزیم میده یا نه؟؟؟

مهریه رو بخشیدم حق طلاق گرفتم هیچی نداشت که حتی بیمه هم نداره ،دخترم پیش خودم میمونه خرجشو که پدرش نمیده ،من کار میکنم چندین ساله هزینه زندگی با منه ،ماشن خریدم براش سرمایه کار دادم بهش که بچم ناراحت بیکاری پدرش نباشه،فقط یه ماشین قراضه موند برام ،پولارو حیف کرد الانم به خواهرم بدهکارم بابت تمدید اجاره منزل ،این دوسه سالی وسایل خونه رو نو کردم همه چی کهنه بود اگه میدونستم اینجوری میشه  که پولامو جمع میکردم ،با چه دوقی وسیله میخریدم .منم تو زندگیم اشتباه داشتم بدون غلط نبودم ولی ظلم زیادی بهم شد ،چی بگم خدا بزرگه توکل بهش 

دوتا از دوستای من که طلاق گرفتن دیگه ازدواج نکردن

گفتن خودمونو دوبار تو یه چاه نمیندازیم. مردا همه همینن

عزیزم‌من نامزدمو دوس دارم ازدواج دوممه

دخترعموم. شوهر اولش شکنجش می‌کرد، بهش پول نمی‌داد. تو یه اتاق زندگی می‌کردن. کتک می‌خورد. اختیار خودشو نداشت، همه ی خانواده ی شوهرش براش تصمیم می‌گرفتن.

طلاق گرفت

الان خدا رو هزار مرتبه شکر، یه شوهر بوق العاده آروم و مهربون و ساکت گیرش اومده، بهترین لباسا رو میپوشه، شوهرش،خیلی هواشو داره.