به صورت نیمه وقت یه روزایی میرفتم سرکار چون همیشه میگفت من انقد نازنازی بارت اوردم دست به سیاه و سفید نزدی عرضه کار کردن نداری هرجا بری بیرونت میکنن ،
تو تا همیشه دستت تو جیب منه،خودشم اجازه کار نمیده ماهی ۱۰ تومنم بهم پول تو جیبی میده
وضع مالیشم خیلییی عالیهههه،با کلی بدبختی
اومدم از لجش با اینکه کنکور دارم چند روز رفتم سرکار نیمه وقت گفتم یه روزایی فقط میام حقوقشم هرچقد دادید گفتن ۱.۵ با اینکه حقوقش اگ کل روزا برم ۸ تومنه (کار تو فروشگاه)
امروز استکان از دستم افتاد ،یهو صاحب کاره که یه مرده ۴۲سالس گفت خانم فلانیییی مگ چشات نمیبینه حواست کجاست ما حقوق نمیدیم که تو اینجوری کار کنی،مگه مسخرتیم خسارت میزنی درست درمونم که نمیای،
منو میبینی؟؟؟یهو قاطی کردم گفتم مردت.یکه تو گو.ه میخوری اینجوری با من حرف میزنی کور جدو آبادته بیش.عور شستمش گذاشتم اونجا گفتم حقوق میدی؟؟؟احمق من بخاطر اینکه حوصلم سررفته بود اومدم سرکار وگرنه من هیکل جد و آابادتو میخرم،
دهن به دهن شدیم
زدم چند تا شیشه و لیوانم شیکوندم میزم بهم زدم گفتم حالا که میخوام خسارت بزنم بزا قشنگ بزنم که نسوزم،
اومدم بیرون زنگ زدم بابام اومد و یه عالمه هم حرف از این شنیدم که دیدی عرضه نداریو اینا
هوفففف اعصابم بهم ریخت
