اگه بدونی چندساعت دیگه وجودت نابود میشه چیکار میکنی

ناراحت

تا قبل از بارداریم خوشحال میشدم ولی الان دیگه نه

من لحظه های آخرم اگر باشه دوست دارم با مامانم حرف بزنم و بگم بعد مردنم گریه نکنه و غصه نخوره.. بیشتر از خودم نگران غصه خوردن اونم..ازش میخوام هر وقت دل تنگم شد برام قران بخونه ولی گریه نکنه

بخدا خوشحال میشم

زنگ میزنم از بعضی ها حلالیت میطلبم 

البته قبلا این کارو کرده م و حلالم کرده ن ولی یه جورایی حس میکنم باید دوباره بگم

مجرد بودم خیلی  خوشحال میشدم

اما الان که بچه دارم ناراحت میشم 

بخاطر بچهای کوچلوم

زنگ میزنم به یکی که فکر میکرد ازش بدم میامد ولی دوسش داشتم حقیقتو میگم که بعد مرگم یه روز خوش نداشته باشه😂

دیگی که واسه من نجوشه سر سگ توش بجوشه🤣🤣🤣🤣

خوشحال میشم یه دل سیر همسرم وبچه هامو بغل میکنم

بعدش میرم سراغ خانوادم بغلشون میکنم ویه دل سیر نگاشون میکنم اگه اشکام اجازه بدن ببینمشون

بعدش میرم کنار سنگ قبر عزیزترین کسم میشینم وبا گریه حالمو دلتنگیمو شکستن کمرمو بهش میگم ودراخرم اشکامو پاک میکنم ودرکنار خودش جون میدم 

چقدر مشتاق این لحظه ام برم پیشش

خدایا دلتنگی امونمو بریده تو روبه خداییت ببرم پیشش

من آدم این همه دلتنگی نیستم😭😭😭😔🖤