تواین وضعیت سخت اقتصادی باتجربه هابیایدبگیدچطورخونه وماشین دارشدین

پس مینویسم میفرستم 

دیگ تو ابن دوره زمونه خونه نمیشه گرفت 

کسی از فردای خودش خبر نداره 

بنظرم زندگی تو کن

مشکل همون کرایه هست ،کرایه‌ خونه ها شده ماهی چهارتومن ،اگه اینقدر کرایه خونه نداده بودیم تا حالا صاحب خونه شده بودیم .حتی خونه پدر و مادرمون هم جا نداشتن حداقل دوسال بمونیم وگرنه همون اول عروسی هر جور بود صاحب خونه می‌شدیم 

شوهر من اصلا تحمل اینکه جیبش خالی باشه رو نداره استرس میگیره اصلا بی قرار میشه  

اول که همسرم مجردی یه زمین داشت تو روستا خریده بود 

زمینو ۱۰ تومن فروخت به پدرش چندسال پیش 

۱۰ رو روی پولش گذاشت یه زمین ۲۰۰ متری به قیمت ۸۰ تومن تو شهرستان نزدیک شهر محل کارش خرید و یه خونه نیمه کاره داخل این زمین ساخت .. 

یه ماشینم مدل ۹۶ ۹۷ سال ۹۸ خرید 

...

گذشت تا ما ازدواج کردیم 

یه خونه ساخت ۹۴ ۹۵ برای سرمایه گذاری خرید ( با وام و پولایی که تو بورس داشت ) حدود ۴۰۰ تومن 

( خونه رو رهن داد تا یه قسمت از این ۴۰۰ تومن جور بشه ) البته رهن کامل اشتباهه باید پیش و کرایه میگرفت از لحاظ شرعی 

....

ماشینمون رو سال ۱۴۰۱ فروختیم ۱۲۰ تومن + ۲۰ ۳۰ گرم طلای من( با پیشنهاد خودم)  + وام + هدیه ازدواج محل کارش یا یه پولی که بلاعوض بود دادن بهمون 

یه ماشین مدل ۹۷ گرفتیم ب قیمت ۲۶۵ تومن 

....

خونه نیمه کاره رو فروختیم سال ۱۴۰۱ / ۸۰۰ تومن + ۲۰۰ تومن وام + یه مقدار کمی هم روش گذاشتیم / یه خونه نیمه کاره مرکز استان خریدیم تو محله ای که مدنظرمون بود.. 

‌‌....

خونه قدیمیه دیر فروش رفت اخرای ۱۴۰۱ فروختیم / ۷۰۰ تومن 

از مبلغی که گفتیم پایین تر فروختیم .. چون خونه ها تو شهری که مدنظرمون بود روز به روز درحال افزایش قیمت بود و ما دیگه نتونستیم خونه اماده بخریم البته بهتر 

...

با پول خونه دومی ، خونه نیمه کاره ای که گرفتیم رو ساختیم ولی با ۷۰۰ که کامل ساخته نمیشد، درنتیجه ما وام گرفتیم که تا الان بالای ۱ تومن هزینه ساختش شده ، سینک و هود و پکیج و کلید پریز و ایناهم هم حساب کردم .. 

...

ادامه داره 

امسال هم ماشینمون رو فروختیم ۴۰۰ تومن + چندتا وام ۲۰۰ تومنی + هزینه ای که محل کار همسرم بهمون داده بود که سالهاا بعد زمان بازنشستگی باید برش گردونیم 

با همینا تونستیم ماشین صفر بخریم و یه مقدارم اضافه داریم که وسیایل خونه میگیریم بعد نقل مکان 

..

 تو هرکدوم از اینا خدا کمکش رو از جایی که فکر ما نمیرسید میرسوند الحمدلله 

..

منم قبول دارم الان با گرفتن وام میشه ب جایی رسید وگرنه ما نمیتونیم ماهانه پس انداز کنیم .. فقط قسط زیاد میدیم ولی ارزششو داشت 

چقدر من با جزییات گفتم شناسایی نشم 😐 همه خلاصه گفتن 

استارتر اگر خوندی میشه بعد این سوالمو جواب بدی 

همیشه وقتی کسی پیشرفت میکنه میگن حتما زنش زن خوبی بوده و ...

ولی من شک دارم  

تنها کاری که کردم این بود

از اول ازدواج تو یه شهرستان کوچیک که امکاناتش محدوده نسبت به مرکز استان ، مستاجری رو قبول کردم تو خونه بدون حیاط، یه جایی که روستا حساب میشه و ۵ تا ۱۰ دقیقه تا خود شهر فاصله داره زندگی کردیم ..البته بزودی ان شاءالله میریم خونه خودمون .. 

یا اینکه زیر فشار قسطم بودیم و وسیله خونه اضافه نکردم و عروسی نگرفتیم و .. 

با وجود اینا بنظرت همسرم با تلاش خودش به این موارد رسیده یا منم نقشی داشتم ؟ 😐😐😐😐😐 ازش نمیپرسم ولی حس میکنم از نظرش شاید من هیچ نقشی نداشتم 

بعضی از موارد رو من بهش پیشنهاد میدادم انجام بده 

مثلا من پیشنهاد دادم بریم شهر خودمون ک از همه لحاظ بهتره.. وگرنه تو همین شهرستان کوچیک خونه نیمه کاره رو میساخت و تا زمان بازنشستگی همینجا میموندیم

یا پیشنهاد دادم ماشینی که میگمو بخره منم کمکش میکنم

...

یبار بهش گفتم رفتن از اینجا یا خرید فلان ماشین پیشنهاد من بود ولی گفت که فکر خودش بوده .. البته خدایی مرد خوبیه و راضیم.. ولی اینکه این فکرو کرد این حسو بهم داد که من تاثیری نداشتم تو پیشرفت زندگیمون.. 

امیدوار شدم پس

 تا دستم پر باشه یه زمانی سر بحث باز شد دلیل بیارم همچین بی تاثیر نبودم 😂