2777
2789

چن سال دوسم داشت من دوسش نداشتم واقعا خط عوض میکردم تهدیدش میکردم ولم نمیکرر شاید حدود۴سال بود همش همینطور پیگیرم بود بعدش دیگه نامزد کردم و الان ۷ساله متاهلم و دوتا دختر دارم عاشق زندگیم شوهرم و دخترامم اینقدم کاروبار دارم و درگیر بچه داری ام ک واقعا دیگع حتی یادمم میره بعضی موقعها همچین ادمی بوده بعد الان حداقل ماهی ی شب میاد تو خوابم اعصابم خورد میشه پارسال هم شماره خواهرمو نمیدونم کجا پیدا کرد بهش زنگ زد گفت بخدا من نمیتونم از فکرش بیام بیرون و نمیتونم ازدواج کنم خواعرمم کلی حرف بارش کرد و‌گفت خجالت بکش اون دوتا بچه داره دیگه ..حالا نمیدونم چرا گهگاهی این خوابا رو میبینم بخدا اصلا میگم بهش فک نمیکنم بعد ک اون خوابو میبینم دوباره یادم میاد

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



وقتی یه نفر زیادی به آدم فکرکنه میاد توخابت

این واقعیه؟چون چنوقته خواب یکیوکه اصلاحتی توگذشته هم بهش فکرنمیکردم هرشب میبینم

مثل اونوقتاهنوزدلم برات لک میزنه                                حسرت نداشتنت پیرشده عینک میزنه                            قابل توجه خانومای باردارکه خونریزی لکه بینی هماتوم وجفت پایین دارن استفاده ازپله وجاروبرقی ممنوع پیاده روی ونزدیکی ممنوع فقط ازتوالت فرنگی استفاده بشه وسعی کنن یبوست نگیرن که توتوالت زوربزنن تمامی دمنوش هاوادویه هابجزنمک ممنوع هلو خرمالووآناناس ممنوع تره جعفری کرفس وپونه ممنوع استراحت مطلق سعی کنن حمام نرن شیاف هم استفاده کنن و تاوقتی دکتراجازه ندادسرخودقطعش نکنن   انقدتوتاپیکاتون نوشتم خسته شدم گفتم اینجابنویسم همتون بخونیدانقدنگران نباشیدونپرسید
شنیدم اینا که دعا میگیرنموکل میفرستن روی سر طرفو اینجوری میشهحالا تو نترسلباس زیرهاتو برعکس بپوشخدا ...

اتفاقا این مامانش مهره مارداشت بعد خودش میگفت من مامانمو فرستادم پیش همونیکه همیشه دعا میگیره با مهره ها برام..مامانم رفت پیشش مامان همون پسره ..گفت دعا نویسه گفته دختری ک پسرت دوسش داره هیچ علاقه ای ب پسرت نداره بهتره پسرت ولش کنه و بعد عجیب ترین قسمت ماجرا این بود دعانویسه بعش گفته بود ی پسری ک اول اسمش ع هست و شغل فلان کاره و شغل پدرش فلانه داره ب این دختر فک میکنه و چن وعده دیگه بهش نزدیک میشه بعد ک ازدواج کردم حرف دعانویس اومدم تو ذهنم خشکم زد اسم شوهرم علی و دقیق شغل خودش و باباش همون بود ک دعانویس چن سال پیش ب مامان پسره گفته بود و پسره هی ازم میپرسید کیه تو دوسش داری منم میگفتم من اصلا نمیشناسمش و واقعا اونموقع نمیدوستم کیه

عزیزم این ذهن نا خودآگاهته درسته خودت بهش فک نمیکنی ولی اینا بخاطر ذهن ناخودآگاهته بی توجهی کن و به خواب ها فکر نکن برات بی اهمیت باشه صدقه بذار و صلوات بفرست منم پسر خاله مو رد کردم  چند بارم پیام داد من بلاکش کردم  و خیلی ناراحت شد خودش و خانواده‌ش بعد چندین شب میومدن تو خوابم ولی الان دیگه اون‌ طوری نیستم 

 باشه ؛ حق با تو (هر کی لایک کرد ایشالا گرگ بخور‌َتش)

اتفاقا این مامانش مهره مارداشت بعد خودش میگفت من مامانمو فرستادم پیش همونیکه همیشه دعا میگیره با مهر ...

بله پس حدسم درست بود

تحقیق کن برای باطل کردن سحر و جادو 

لباساتم برعکس بپوش

ایت‌الکرسی بخون

اسپند دود کن تو خونه‌ت

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز