به قول امروزیان بی دست و پام
شدم ربات
وابسته
گداگونه طور
بی جنبه
با این وضعیتم دانشگامو نمیخوام مشروط شم ولی از این بی دست و پایی خستم از این لات بازی های چرت و پرت
از این چرت و پرتابی که تو مغزم پر شده
عرضه هیچی ندارم
فقط یه نقطه شروع می خوام یکی بهم بگه
که خودمو جمع و جور کنم
که به خودم بیام
که بتونم یه زندگی با ترس کمتر داشته باشم