تو عروسی بودیم حرف از بچه دار شدن و ازدواج داداشم شد یهو عمم به مامانم گفت بچه ی فلانی(بچه داداشم رو) رو ازفلانی (من) بیشتر دوست داشته باش مامانم هم خندید منم گفتم اگه اینجوری بشه اونوقت نمیزارم داداشم خونه بابام پا بگذاره یهو عمم گفت تو سیاست داشتن به کی کشیدی منم گفتم به عمم قبلا اینجوری حرف نمیزدما ولی خیلی دلم شکسته تصمیم گرفتم هرکی هرچی گفت همونجا جوابشو بدم کار بدی میکنم؟
البته بگم من خیلی حسودم شایدم این حرفم از روی بي محبتی بوده که از خانواده داشتم