2777
2789
عنوان

این ساعتا داره سخت میگذره تحملم کمه😭😭😭

| مشاهده متن کامل بحث + 714 بازدید | 54 پست

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


مشکلت چیه عزیزم

تو تاپیک قبلی مفصل کنم 

با یه بحث کوچیک منو از همه جا بلاک کرده 

و بهش دسترسی ندارم 

مشکل من این هست که من الان سی سالمه من قبلا هم چندبار شکست عشقی خوردم و دیگه کلا به هیچکس اعتماد ندارم 

همسرم تمام دنیای من بود ... 

نمی‌دونم بدون اون چطوری زندگی کنم 

دعا کن برگرده 

باید پیش میمومد تا میفهمدی ارزش خودت رو در برابر همه پسرها باید حفظ کنیدوست پسر دنبال سک.س چت....یا ...

طلا گرونه منم بی پول😂😂 وگرنه تک تک این کلماتو باید با آب طلا نوشت👌👌

ای خدا این چه وضعشه هرجارو میبینم این پسرا دخترای احساساتی رو گول زدن چرا ما دخترا وقتی عاشق میشیم عقل و منطق یادمون میره 

منظورم شما نیستید ولی چرا دخترا هر پسری بهتون میگه عزیزم عشقم سریع خام‌میشید و تحت تاثیر احساسات قرار میگیرین به خدا ارزشتون خیلی بیشتر از این پسر های بی ارزشه اگه کسی واقعا شما رو بخواد همون اول میاد سراغ خانواده شما برای خواستگاری و فلان کاش بفهمید که این پسرا جز بازی کردن با احساسات شما و نابود کردن احساساتتون کار دیگه ای نمی‌کنند 

یه استرسی بدبخت که استرس درس داره نابودش میکنه 

خودت توی رابطه نیستی؟

من با همسرم دوست بودم اما تا روزی که ازمایش ازدواجمون مثبت شد دست همو نکرفتیم....اینم بگم یکماه قبل ازمایش هم صیغه محرمیت خونده بودیم اما باز هم دست هم حتی لمسم نکردیم

لعنت به ذات و وجودت افغانی....
من با همسرم دوست بودم اما تا روزی که ازمایش ازدواجمون مثبت شد دست همو نکرفتیم....اینم بگم یکماه قبل ...

چه مدتی باهم دوست بودید؟ 

روزی سه رکعت نماز شکر بخونید که من کنارتونم😍🫂😂

مامانم تعریف میکنه قبلا اگه یه پسری رو دختر اسمش میموند دیگه پسره خودشو میکشت که ازدواج کنه با هر سختی چون فکر میکرد نامردی کنه و بره پاشو میخوره الان خیلی راحت شده همه چی 

من خودم واقعیتش فکر میکنن بخاطر غرورمه که نمیرم تو رابطه ولی همش ترس از دست دادن دارم مخصوصا از وقتی اومدم اینجا تو این سایت

مطمئنی فقط بخاطر پول بود؟ بحث و دعوا نداشتید؟

ما هر وقت این اواخر حتی ی بحث کوچیک 

عصبی میشد میزد بلاکم میکرد 

میگفت برو زنگ ک میزدم میخندید میگف شوخی کردم بابا

مگه میتونم ولت کنم همه دللللخوشیم توییی 

اولا منو اذیت میکرد محدودم میکرد ولی من حتی فکر رفتنم نداشتم 

تو ازدواجم خانواده ی خیلی بیخیال داره و ضعیف 

این فقط دنبال کاراش بود و همش ناامید 

حتی دو بار خونمون اومدن همینجوری و آشنا شدن

نمیدونم خستع شده 

دیشب میگفت نمیخوام ببشترازین ادامه بدم ...

خدایا به امید خودت♥️
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز