خداییش نمیدونم برا اینه که دختر ندارن یا کلا شعور بالایی دارن
فقط دو تا پسرن که بزرگه اومد خواهرمنو گرفت
با اینکه وظیفه و رسم بر این بود ما مراسم بگیریم اما اونا خودشون تمامااا هزینه دادن و تمام شاباش و کادوها رو همون شب به ما دادن با اینکه خودشون هزینه کردن
پدر شوهر اجیم رفته بود فروشگاه سر خیابونشون بلند گفته بود خوراکی رو زود حساب کنید میخوام ببرم برا دخترم
مردم هم گفتن دروغگو تو که دختر نداری
گفت مگه نمیدونید دختر دار شدم
مامانشم فک نکنم سر جمع روزی ده تا جمله حرف بزنه
زن ارووووم و ساکتیه تا خواهرمم باهاش حرف میزنه از شوق اشک میریزه (به جان همین خواهرم یه کلمه دروغ نمیگم فقط میخوام از شعورشون بگم)
برای خرید هم حتی یبار باهاشون نرفتن
وقتی هم میان خونه ما با دست پر میان( مثل اش محلی و کلی توشه )
اونروز دوستامون خونمون بودن پدر شوهرش اینا هم اومدن خونمون گفت یه چیزی برا دخترم اوردم همه زل زدیم ببینیم چیه دیدیم یه عالمه لواشک از کتش بیرون کشید گفت ببین چی برات اوردم
دوستام گفتن برای لواشک هم شده داداش کوچیکه مال ماست (شوخی)
اینا رو بگذریم
برا عروسی رفتن لباس گرفتن چاکشون تا فیها خالدون مشخصه به شوخی میگن هر کی برنده شد از این خانواده پسررو برداره
تاپیک های بعد خبرتون میکنم کی برنده شده
ولی بخدا من نرفتم داخل مسابقه محلشون