2777
2789
عنوان

مادرشوهرم داره الزایمر میگیره بعد

17643 بازدید | 384 پست

داره الزایمر میگیره خیلی اذیت میکنه از روز اول چون من انتخابش نبودم منو اذیت میکرد و همش تهمت میزد صدبار تامرز طلاق رفتیم بخاطر فحش ها و ناسزاهاش

خیلی همسرم دعواش میکرد اما فایده نداشت حالا ک داره الزایمر میگیره دوسه هفتست بعد 5/6 سال کاری باهام نداره و میگه حالا دوستت دارم من حتی یه بار بخاطر مادرشوهرم خودکشی کردم اینوگفتم عمق بدی هاشو متوجه بشید

الان 4/5 روزخونه مابود با زور رفت خونه دخترش

چون همسرم بینهایت بهش میرسه وقتی اینجاست دلش نمیخواد ازینجابره

وقتی هم میاد ما بایدتوپذیرایی پیشش بخوابیم بریم تو اتاق تنها باشه میترسه


مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



امسب همسرم گفت دلم برامامانم میسوزه فقط خونه من راحته ارزومه بتونم خودم نگهش دارم

گفتم تو تا عصرسرکاری نیستی منم نمیتونم مراقبت کنم میخوای من میرم خونه مامانم توهم مامانتوبیار پیشت گفت نه

نمیدونم چکار کنم دلم براشوهرم میسوزه از یه طرف حتی یه خوبی مادرش درحق من نکرده بگم بخاطر همون یه خوبی هم شده نگه میدارم

فکرم خیلی درگیرشده 

امسب همسرم گفت دلم برامامانم میسوزه فقط خونه من راحته ارزومه بتونم خودم نگهش دارمگفتم تو تا عصرسرکار ...

شوهرت خیلی مشتاقه نگه داره دست کنه تو جیبش براش پرستار بگیره ببین مردا خیلی گردن نگیرن دوست دارن مادر و پدرشونو نگه دارن ولی از نگه داشتن فقط دوست داشتنشو دارن همه مسئولیتو میندازن گردن خانومشون

گلم چند تا بچه داره؟

نگهداری از بیمار یکم سخته، بچه ها هماهنگ باشن هر بار یکی ببره

اون بخشی که میفته به تو، به خاطر شوهرت قبولش کن نه خودش، شوهرت که خوبه ایشالا؟

اگر ساعت برنارد داشتی باهاش چکار میکردی؟
یاخدا چون میخواد تو نگهش داری باهات مهربون شده

اره دیگه پس خیال کردی عاشق چشم و ابرومه

این چهار روزی هم ک بود همش میومد شوهرمو بغل میکرد پیشش میخوابید

عصبی شده بودم هیچی نمیگفتم 

عزیزم اون دیگه پیر شده فردا پس فردا دیگه هیچی یادش نمیاد حداقل این روزا هواشو داشته باشید هرکاری کرد ...

من ک واگذارش کردم بخدا و هیچوقت حلالش نمیکنم بهم تهمت زد ادم میارم خونه وقتی همسرم نیست

مامانمو از خونم بیرون کرد

همه جا گفت عروسم دزده 

خیلی بلاها سرم اورده الان مهربون شده ک بمونه پیش ما

فقط و فقط نگران شوهرمم ک فکر و خیال مامانش داره اذیتش میکنه ازون طرف هم بعد 6 سال بچه دارنشدن میخوام ivf کنم و باید استراحت کنم

خدایا قسم به خدایی‌ات  تا وقتی زنده ام محتاج کسی نباشم و عقل و‌جسمم سلامت باشه ، خدایا پناه می‌برم به تو از اینکه به کسی ظلم کنم و دلی بشکنم ..

واقعا آدمیزاد فکر می‌کنه فرمانروای دنیاست می‌خواد به همه چیز سلطه پیدا کنه بعد عاقبتش معلوم نیست چیه .. 


اسی بخاطر خدا باهاش مدارا کن اونو دیگه روزگار درسش داده .

فقط 7 هفته و 3 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
اگه میشه برای ظهور امام زمان و حاجت روایی خودتون و من صلوات بفرستین .. مطمـئن باش که خداوند تو را عاشقانه دوست دارد ؛ چون در هر بهار برایت گل می فرستد و هرروز صبح آفتاب را به تو هدیه می کند. به یاد داشته باش که پروردگار عالم با این که می تواند در هر جائی از دنیا باشد ، قلــب تو راانتخاب کرده و تنها اوست که هر وقت بخواهی چیزی بگوئی گوش می کند ..مریم سابق هستم تو سایت جدید نتونستم با کاربری مریم وارد بشم..🌹🌹🌹تیکر‌تولد یک‌سالگی گل پسرم .
از هر دستی بدین از همون دست پس میگیرین

اگه اینطوری با‌شه ک بی شک بچه های خوبی خدا بهمون میده چون تا دلت بخواد ازش فحش و تهمت هرزگی و دزدی شنیدم ولی حتی بیشتر از دختراش ازش پذیرایی کردم ولی اینکه تا همیشه پیشم بمونه میدونم سکته میکنم

شوهرت خیلی مشتاقه نگه داره دست کنه تو جیبش براش پرستار بگیره ببین مردا خیلی گردن نگیرن دوست دارن ماد ...

همه خواهربرادرا میگن پرستار ولی همسرم میگه نه

منم گفتم عزیزم درکت میکنم و بهت حق میدم اماوظیفه توئه نگه داری بخدامنم راضیم فقط صبح خواستی بری سرکار منوببر خونه مامانم شب میخواستی برگردی بیا دنبالم باهم بریم خونه مامانت هم بمونه خونه ی ما

چون من نه پرستارم نه دیگه جون دعوا و تیکه های مامانتو دارم تو زن گرفتی نه پرستار

گفتم دورازجون مامان خودمم بود پرستارمیگرفتیم براش

گلم چند تا بچه داره؟نگهداری از بیمار یکم سخته، بچه ها هماهنگ باشن هر بار یکی ببرهاون بخشی که میفته ب ...

بخدا گفتم هربچه دوشب نگه داره و دو شبو کامل بمونه خونمون 6 تا بچن

اولش همه گفتن باشه کلا یه دور چرخید مادرشوهرم با سه تاشون جنگ کرد و قهرکرد

ازونور دکتر گفت باید از این خونه ب اون خونه نره

باز روز از نو روزی از نو 

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792