داداش من بچه بود، از اون شامپوهای که تووش تیله س تازه اومده بود، ی دونه مامانم براش خریده بود، همه رو توو حموم خالی کرد چون فک میکرد تهش که دربیاد، تیله ها هم میاد بیرون میتونه باهاشون بازی کنه
کسی دعواش نکرد چون خیلی با مزه بود کارش
ولی در کل برای خودم همیشه به این فک میکنم وقتی باید بجه داشته باشم که بابت خرابکاریش بیش از حد از کوره در نرم
شما هم دیگه دعوا رو کردی، الان مثلا براش توضیح بده چرا عصبانی شدی یا بگو بیا دوباره تکرار کنیم و صحنه رو بازسازی کن اما اینبار با مهربونی بهش و کارش اشتباه بوده یا هرجور خودت میدونی و قلق بچه ت رو بلدی چون دختر که نمیدونسته کارش اشتباهه و به چشم کنجکاوی بهش نگاه میکرده، کاری نکن که دیگه از ترس حس کنجکاوی سرکوب بشه