۵ماهه طبقه زیر زمین خانه مادر شوهرم ساکنم اینو بگم من سابقه افسردگی و مصرف قرص اعصاب به مقطع کوتاهی داشتم اما مشکلم فقط افسردگی بود اونم خیلی جزیی از روزی که خونه مادر همسرم اومدیم برا زندگی تمام کابوس های من شروع شد تاحالا تو عمرم جن ندیده بودم همش میگفتم نکنه توهم میزنم ولی اینو بگم من دوساله که نه قرصی میخورم ن مشکل اعصابی دارم بااینک افسردگی داشتم ولی هیچوقت مشکل توهم و یا اختلال خواب نداشتم همش کابوس میدیدم که چن تا ادم کوتوله با چادر مشکی پشتسر جاریم راه میرن و جاریم تمام خونمو جارو میکرد.... چقد نگاه های جاریم تو خواب وحشتناک بود احساس سنگینی میکردم هیچوقت چیزی با چشمام ندیدم اما سنگینی که یه نفر از کنارم رد میشه یا یه حیوان رد میشه از کنارم اما چیزی نمیدیدم از روزی که اومدم خونه مادرشوهرم هرشب و روزم کابوس جن بود و بختک و استرس های شدید... جدیدن مشکل خوابم جوری بود که مغزم بیدار بود تنم خواب هنگام خواب و بیدار سایه میدیدم اما یک شب که خونه مادرم میخابم همه از این چیزا خبری نیست بنظرتون این خونه جن داره؟ چرا جاریم میاد تو خابم؟ اینم بگم چن ذوز دیگ اسباب کشی داریم
اینقد تنهایی و بدبختی کشیدم و خیانت دیدم و کشیدم که جن هم بقلمم کنه منم بقلش میکنم
فقط فراااار کن برو از اونجا
احتمالا جاریت یه کرمی ریخته....
قراره از خونه مادر شوهرت بری جای دیگه ???
دیگه راحت میشی بعد اسباب کشی
کلا فضای زیر زمین همینه
انشالله بعد از جابجایی موضوع حل میشه
بچها کسی تجربه استفاده از دعای دفن کردنی توی خاک عادی و پاشیدنی داذه ؟؟قرانی باشه
تو گوشیت قرآن بذار با صدای بلند و نماز بخون
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز