2777
2789
عنوان

مادری که در گذشته با من نامهربان بوده

| مشاهده متن کامل بحث + 579 بازدید | 48 پست
کار مادرت به هیچ عنوان درست نبوده و گذشته رو به هیچ وجه نمیشه جبران کرد اما خودم یه مادرم و بهت میگم ...

خودمم میگم شاید عذاب وجدان بگیرم.

مامانمم خودش هیچ باهام حرف نمیزنه، مسافرت میرم شهر دیگه یه زنگ نمیزنه ببینه زنده رسیدم یا نه.

به نظرتون دلیل بداخلاقیشون چی بود؟ کودکی بد، افسردگی، استرس بالا؟ یا اینکه نه کلا ادم بدذاتی هستند؟

نمیدونم علتش چی بوده.بابام میگه خودم اذیتش کردم که اینطور شد.ولی من خودم تو اون خونواده بودم، کلا ویژگی ذاتی مامانم بود، همه خواهراشم مثل خودشن

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خودمم میگم شاید عذاب وجدان بگیرم.مامانمم خودش هیچ باهام حرف نمیزنه، مسافرت میرم شهر دیگه یه زنگ نمیز ...

به هر حال عذاب وجدان ک میگیری 

مادرت هم شاید دیده تو اینجوری راحت تری چیزی نمیگه بهت 

من نمیتونم قضاوتش کنم اما به هر حال مادرته وقتی یروز مادر شدی میفهمی 

غصه ی رفتن تو داده برباد باد مرا...باورم نیست چنین برده ای از یاد مرا...تا دلی هست بیا،رفتم از دست بیا...بغض تو راه نفس های مرا بست بیا...روحت شاد پدرم🖤
نمیدونم علتش چی بوده.بابام میگه خودم اذیتش کردم که اینطور شد.ولی من خودم تو اون خونواده بودم، کلا وی ...

یعنی هنوز هم بداخلاق هستند؟ چون اگر ذاتی باشه، اخلاقشون باید همینطور باقی مونده باشه. 

 به یـــــزدان که گـــــر ما خرد داشتیم/ کجا این سرانجام بد داشتیم 
میفهممتاینکه فشار میارن بهت و مجبورت میکنن بغض و کینه ات رو هم فرو بخوری خیلی غم انگیزه.من درکت میکن ...

دقیقا،الان بقیه منو سرزنش میکنن.میگن هر چی باشه مادرته، ولی خب من هر بار دربارش فکر میکنم اشک از چشام میاد پایین، حتی همین الان.اینقد این درد عمیقه که انگار همین الان تو بچیگامم.ولی بابام و بقیه ذره ای درک نمیکنن و میگن این منم که بی رحمم

به هر حال عذاب وجدان ک میگیری مادرت هم شاید دیده تو اینجوری راحت تری چیزی نمیگه بهت من نمیتونم قضاوت ...

حس میکنم محبت الان به مادرم، بی توجهی به کودک درونی خودمه،مثل اینکه با قاتل بچگیام مهربون باشم.

هر دوتاش برام عذاب وجدانه، هم محبت نکردن به مادر و هم محبت کردن

من گناهی نکردم که اینجور بشه روان من

یعنی هنوز هم بداخلاق هستند؟ چون اگر ذاتی باشه، اخلاقشون باید همینطور باقی مونده باشه.

الان دیگه نه، نمیدونم ولی عوض شد.ولی برای من مهم نیست دیگه.الان بابام کلی هر ماه پول بهش میده کلی طلا خرید خونه زد به نامش.مشکلش پول بود فک کنم.حالم از پول پرست بودنش بهم میخورن

ه

من کلاس هفتم هشتم پریود میشدم از درد دولا میشدم از مدرسه میومدم دولا دولا ینی از درد کمرم صاف نمیشد میومدم دراز میکشیدم مامانم پا میشد خونه رو تمیز میکرد سر من غر میزد دعوا راه مینداخت بهم سر خونه!

الان کاریم نداره ولی دیگه دست خودم نیست از درد دراز میکشم عذاب وجدان میگیرم که چرا دراز کشیدم

به نظرتون دلیل بداخلاقیشون چی بود؟ کودکی بد، افسردگی، استرس بالا؟ یا اینکه نه کلا ادم بدذاتی هستند؟

اگر یادمون باشه ،که غالب انسانهای در اطراف ما،در حال جنگ در زندگی خودشون هستند،راحت تر میبخشیم،

بیشتر برمیگرده به حال بد


بعد عروسیم ز خانواده‌ام دلخور بودم دو ماه بعد عروسیم یه شب مامان بابام بهم زنگ زدن جواب ندادم رفت رو پیغام گیر مامانم رو پیغام گیر خطاب به بابام گفت جواب نمیده میگه پیغام بزارید و بعد قطع کرد بلافاصله پشیمان شدم  بهشون زنگ زدم و صحبت کردم ۱۰ روز بعد مادرم مرد  تا سال‌ها اون یه جمله تو پیغام گیر گوشی قلب منو آروم می‌کرد هر قدر ازش دلخوری کاری نکن بعدها خودت پشیمون بشی

دقیقا،الان بقیه منو سرزنش میکنن.میگن هر چی باشه مادرته، ولی خب من هر بار دربارش فکر میکنم اشک از چشا ...

میفهممت کاملا

تو درک نشدی

زخمت باز مونده

آخرشم انگشتای اتهام به سمت خودت نشونه رفته

احتمالا باعث شده تو بزرگسالی رفتارای خودویرانگری هم داشته باشی.

ولی تقصیر تو نیست.

نذار عرف و قبح مسائل فرهنگی برات چارچوب تعیین کنه.

روانت رو اون زن بهم ریخته.

فدای سرت.

بهش بدی نکنی خودش خوبیه


اگر آرکیتایپ همه شخصیت های هلنی رو لحاظ کنیم، من به سرنوشت کاساندرا مبتلا ام.
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز