من دوران راهنمایی یه دوستی داشتم خیلی زیادی با حجاب بود از اونایی که مقنعشون تا روی بینیشون بود ،حتی زنگای تفریح برای اینکه بابای مدرسه داشتیم چادر میپوشید و تو سالن یا حیاط میچرخید ،دوران دبیرستان هم با هم تو یه مدرسه بودیم و همینجوری بود ،بعد از اون رفت حوزه علمیه ولی نمیدونم چقدر موندگار شد ،توی این فاصله چون مامانش منشی بود براش یه کاری پیدا کرد که اونجا منشی سونوگرافی شد ،دوبار که من رفتم برای ازمایش بار اول با چادر بود بار دوم با مانتوی بلند ،یدفعه هم مامانم رفته بود میگفت مانتوی کوتاه پوشیده بود و اینا ،من از قبل شمارش توی لیست مخاطبای تلگرامم مونده بود ،اتفاقی امروز دیدم پروفایلش عکس خودش بدون روسری و دو سه تا هم از عکسای عاشقانه بود .
خود منم خیلی تغییر کردم خیلی با حجاب بودم ولی تو حیاط مدرسه چادر نمیپوشیدم و شیطنتای دوران دبیرستانو داشتم ،دانشگاه هم حتی چادری بودم ترمای اول بعدش دیگه گذاشتم کنار .
خلاصه که ادما چقدر به مرور تغییر میکنن و تا تغییر بقیه رو نبینیم از تغیرات خودمون رو عمیق درک نمیکنیم .
اینکه پوشش من توی دوره های زندگیم عوض شده ببین چقدر اخلاقم هم عوض شده ،نمیدونم خوب شده یا نه ،ولی احساس پیشرفت اخلاقی نسبت به قبلم میکنم و تاثیر دانشگاه و مدتی اشتغال و توی جامعه چرخیدن رو حس میکنم