شوهرم مشکل ناباروری داره و قرارع بیوپسی بشه که فک نکنم نو بیضه هم اسپرم باشع چون هورموناش مشکل داره
و راضی به گرفتن حنین اهدایی و اسپرم اهدایی و سرپرستی بچه نیس
میگه یا بچه خودمون نشد هم جدا شو
من واقعا دوسش دارم بخدا الان ک دارم اینارو مینویسم به پهنای صورت اشک ریختم مشکل همسرم و به جز مادر و پدرم کسی نمیدونه
من همش دعا میکنم تو نمونه برداری اسپرم باشه یه عالمه نذر کردم ولی بعضی اوقات مثله امروز تا امید میشم میام نی نی سایت رو میخونم میبینم آدمایی مثله ما بودن که دکترا جوابشون کردن
پدر و مادرم میگن اگر نشد جدا شو وقتی همسرت هیچکدوم و قبول نمیکنه من واقعا بدون بچه نمیتونم زندگی کنم هر چقدر ک همسرم رو دوست داشته باشم حس میکنم یه چیزی تو زندگی ما کمه
خب منم حق مادر شدن دارم دبکع اونم میگه من فقط بچه خودمو میخام نشد برو منم میترسم اصلا با یکی دیگه ازدواج کنم چی میشه
روحم داغونه تو این چند سال مریضی اعصاب گرفتم انقد فکر و خیال کردم و غصه خوردم
نمیدونم سر در گمم دل کندن از همسرم برام سخته
مگه خدا این حال بده منو نمیبینه پس چرا میگن خدا بنده هاشو دوست داره 😭😭😭😭😭خیلی دوسش دارم مرد خوبیه
با خانواده هامونم نمیتونم قضیه جنین اهدایی رو در ملیون بزارم چون میخاستم اکه روزی هم انجام میدادیم کسی ندونه