2777
2789

بچه ها بهتون بگم که شوهرم با دامادشون قهره این قهری دو طرفه هست بعد تمام فشار ها رو شوهرمه که بره منت کشی کنه و آشتی کنه 

بعد خلاصه رفت و آمدی نیست 

ولی خواهر شوهرم سه بار اومده خونمون بعد رفتارش باهام خوبه خدایی دوستیم باهم هم سن هم هستیم و تولدم هم یادش بود برام تولد گرفت ( اینم بگم منم تولدش رو یادم بود اولین نفر تبریک گفتم ولی خوب نگرفتم تولد براش)

بعد خلاصه ما خوبیم ولی بعد دعوای شوهرم من نرفتم خونشون تصمیم دارم یه روز مهمونی برم یبار هم گفتم مهمون داشتن نرفتم ولی روم نمیشه شام و ناهار که دعوت میکنه برم وقتیکه شوهرم نیست 

چون اونا با مادر شوهرش اینا یکی هستن تو واحد کنار همن غذاخوردنشون هم باهمه 

خلاصه روم نمیشه برای شام ناهار برم 

بعد الان مادر بزرگ شوهرم بیاد خواهر شوهرم بر میداره شام دعوتش میکنه مارو هم دعوت میکنه شوهرم باز نمیاد 

بحثش میشه با خانوادش 

مادر بزرگ پیرش رو هم که تنها نمی‌فرستند بره 

من مجبورم باهاش برم 

اه دوست ندارم 😭 

دعا کنین تشریفش نیاد

فقط 28 هفته و 4 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792