بچها از صبح تا الان توی شوکم خیلی ناراحتم بیاید بگید شما بودید چه فکری میکردید صفحه 4

مدیر

عضویت: 1403/02/21

تعداد پست: 2594

بچها من چون هوا سرد شده یه پتوی سنگین میندازم روی خودم بعد صبح توی تخت که بودم رفتم زیر پتو نفسمو حبس کردم ببینم چند دقیقه دووم میارم بعد نزدیکای خفه شدن شروع کردم تند تند نفس کشیدن

بعد بابام صدام زد گفت بیا با یه حالت مشکوکی گفت چیکار میکردی؟گفتم خواب بودم گفت صدای نفس هاتو می‌شنیدم بعد خیلی هم اصرار کرد که خونه نمون همراه ما بیا خونه مادربزرگ

که من گفتم نه چند باری هم اصرار کرد

بعد همش حس میکنم فکر بدی راجبم کرده تو رو خدا بیاید بنظرتون چرا اینطوری رفتار کرد

بزرگترین دین انسانیته ❤️عیسی مسیح:دشمن خود را همانند دوستت دوست بدار

دیروز

14:49

0 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

sperso

عضویت: 1398/02/29

تعداد پست: 5285

خیار باز هیچی این اتفاقی که امروز افتاد مطمئنم با خودش گفته این یه کاری می‌کنه وااای😭

به خدا گذشته از شوخی هلال کن خندیدیم اما هیچی بهتر از صداقت نیست اول سره صحبتو باز کن توضیح بده بعد دستشو بگیر ببرش تو اتاق همون حرکتو انجام بده عجب گیری کردی این وسط بنده خدا

روزی که من نبودم برای شادی روح من به حیوانات غذا بدهید

1403/09/02

15:01

1 نفر لایک کرده اند ...

perfection

عضویت: 1400/10/07

تعداد پست: 1529

واای😭😭😭

واقعاسخت نگیر

باورکن فراموش میشه حتی اگه یه درصدهمچین فکری کرده باشه خیلی زودیادش میره یه اتفاقه اینجوری ازبین میری

1403/09/02

15:02

1 نفر لایک کرده اند ...

مامان ریحانه

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

miriam8

مدیر استارتر

عضویت: 1403/02/21

تعداد پست: 2594

به خدا گذشته از شوخی هلال کن خندیدیم اما هیچی بهتر از صداقت نیست اول سره صحبتو باز کن توضیح بده بعد ...

الان رفتن خونه مادربزرگم

وقتی برگردن دیگه اصلا جای باز کردن صحبت نیست

نمی‌دونم با این غم بزرگ چیکار کنم

بزرگترین دین انسانیته ❤️عیسی مسیح:دشمن خود را همانند دوستت دوست بدار

1403/09/02

15:02

0 نفر لایک کرده اند ...

pashmaksurati

عضویت: 1402/07/13

تعداد پست: 913

وای این بدترین عذاب الهی بود 😭

بزار منم یه سوتیم رو که جلوی بابام دادم بگم همدردی کنم باهات

یه بار مامان بابام نشسته بودن میخواستم بگم کلید و پیریز زبونم نچرخید گفتم پیلید و کییریز... 🤦‍♀️بلندم گفتم فقط اون نگاه متعجب بابام هیچ وقت یادم نمیره

1403/09/02

15:02

1 نفر لایک کرده اند ...