2777
2789
عنوان

به نظر شما شوهرم کی با مرگ خواهر شوهرم کنارم میاد

| مشاهده متن کامل بحث + 311 بازدید | 30 پست

روحشون شاد خدا رحمتشون کنه

خدا به همسرتون و خونوادش صبر بده

آرومش کن با حرفات تنها کسی که تو این وضعیت میتونه بهش کمک کنه و دلداری بده تویی عزیزم 


عاشق خودت ، سرگرم احوال خودت باش . 
خواهرشوهر نو عروس من ۲۳ ساله بود فوت کردشوهرم اصلا باهاش کنار نیومده اصلا خیلی نگرانشمدقیقا مثل شوهر ...

چن وقت ازفوتش گذشته؟ خدابیامرزه

ساکنان دریا پس از مدتی ب صدای دریا عادت میکنند.... وای ک چ سخت است قصه عادت!!!!☆ بدترین درد اینه ب چیزی ک قبلا شوقشو داشتی عادت کنی!!!!!!! ☆

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

تا آخر عمر داغ هست با دیدن قبرش با دیدن عکس هاش با دیدن بچه هاش مگه میشه عزیز از یاد آدم بره ولی خب ...

اونکه صدالبته داغ عزیز سخته.ببرش پیش پزشک داروهای آرام بخش بدن یه کم آروم شه

شما فقط کنار همسرت باش بهش انگیزه بده تو خونه بهش محبت زیادی کن باهاش زیاد حرف بزن درست میشه

کلا همسرم خونه نیست که صبح میره شب میاد دیشب بازم با دیدن خواهر زاده هاش حالش خراب شده بود خود زنی میکرد که چرا کاری براش نکردم در حالی که کاری از دست کسی بر نمی یومد معجزه لازم بود خدا معجزه نشون نداد براش تقدیرش این بوده

2805
کنارش باش بهش محبت کن جو خونه رو خوب نگه دار مردا زود فراموش میکنن نگران نباش

به نظر من شاید مرگ زن رو یا جایگزین یه زن دیگه زود فراموش کنن ولی بعضی از مرگ ها رو نه خواهرش بلخره ۳۵ سال خواهر بود این که خواهر شوهرم زندگی خوبی هم نداشت کم تاثیر نداره تو ناراحتی همسرم 

خاک هیچ وقت سرد نمیشه بنظرم بعدیکسال دلتنگی بیشتر میشه

مرگ عزیز سخته فراموش نمیشه درست ولی همسرم یکم تند مزاجه خود زنی میکنه واسه همین نگرانم بیشتر می ترسم خدای نکرده بلای سرش بیاد وگرنه انتظار ندارم خواهر ش رو فراموش کنه چون فراموش نمیشه منی که خواهر واقعیم نبود خیلی وقتا با یاداوردیش عذاب می‌کشم ولی مرگ چاره نداره اونی که رفت دیگه رفت 

خواهرشوهر نو عروس من ۲۳ ساله بود فوت کردشوهرم اصلا باهاش کنار نیومده اصلا خیلی نگرانشمدقیقا مثل شوهر ...

وای اون چرا فوت شد ؟چند وقته فوت شده ؟خدا رحمتش کنه خیلی جون بوده که 

تا یکسال داغ رو دلت هست ولی نباید خودزنی ادامه پیدا کنه ،باید کم کم سرد بشه با شوهرت صحبت کن بهش بگو ...

والله بهش میگم خب که چی با خود زنی مگه بر میگرده؟میگه کاری نتونستم براش بکنم در حالی که کاری از دست کسی بر نمی یومد معجزه لازم بود خدا معجزه نشون نداد براش تقدیرش این بود چیکار میشه کرد 

روحشون شاد خدا رحمتشون کنهخدا به همسرتون و خونوادش صبر بدهآرومش کن با حرفات تنها کسی که تو این وضعیت ...

خب چیکار کنم براش خیلی باهاش حرف میزنم میگم اول آخرش همه رفتنی هستن کسی مگه هست بمونه ولی خب با حرف زدن نصیحت این حرفا که دل آروم نمیشه من خودم خدای نکرده بلای سر عزیزانم بیاد صبرم از خود همسرم هم کمتره ولی چون همسرم همش بیرونه نگرانم میگم بلای سرش نیاد

اسی به شوهرت بگو خواهرت الان جاش خوبه ولی وقتی میبینه تو داری خودتو اذیت میکنی اونم روحش آزرده میشه اگه دوسش داری بذار روحش در آرامش باشه خود زنی نکن .

تو زندگی پس از زندگی یکی میگفت یه جوونی از فامیل فوت شده بود می‌گفت من جام خوبه اما گریه های مادرم منو آزار میده بهش بگین اینقدر بی تابی نکنه

.من آنقدر معمولی هستم که هیچ کس شیفته ی حرف زدنم نشود،قلب هیچ کس با دیدنم نلرزد،کسی برای چشم هایم نمیردو شعری در وصف پیچ و خم گیسوانم سروده نشود...من آنقدر معمولی هستم که هیچ کس با خندیدنم ته دلش ضعف نرود،هیچ کس از نبودنم غصه اش نگیرد وجای خالیم توی ذوق نزند...من یک آدم معمولی هستم،حتی از معمولی هم معمولی تر،ولی دوست داشتن را بلدم،اینکه با تمام وجودم یک نفر را دوست داشته باشم بلدم،اینکه برای بودنش و ماندنش از جان و دل مایه بگذارم هم بلدم....
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792