ما اول زندگی از سمت خانواده شوهرم اذیت شدیم
بهترین روزهای زندگیمون رو بیخود و بی جهت تلخ کردن
طوری که از دلم بیرون نرفت
حالا هم میخایم بچه دار شیم نمیشه دوبار سقط خیلی سختی داشتم و خیلی اذیت شدم سر سقط هام
حالا فهمیدیم مشکل از شوهرمه و باید عمل کنه
شوهرم مرد خوبیه خدارو شکر از زندگیم راضیم
ولی تو دلم یه چیزی بهم میگه هر‌چی مشکل و‌دردسر داشتیم همش از سمت همسرم بوده
و باعث سختی ها اونا بودن هر چند ناخواسته و اصلا دست شوهرم نبوده
گاهی توی دلم شوهرم رو سرزنش میکنم و میگم من زن بی دردسری براش هستم هیچ وقت اذیتش نکردم و همیشه براش خوب بودم
باید من رو بزاره روی سرش و همیشه براش در اولویت باشم
بعضی وقتا بهش میگم باید قدرم رو بدونه و ...
گاهی این فکرا میاد توی سرم
آیا طبیعیه؟
اگر شما هم بودین ازین فکرا میکردین؟
دلم نمیخاد این فکرا باعث بشه یه وقت به روش بیارم یا سرزنشش کنم
میشه باهام حرف بزنین