کاش کمی انسان نصیحت پذیر باشه و آینده ای خودش و چند تا بچه معصوم رو هم به بازی نگیره
راستش نمیخوام بدگویی کنم ولی همین خانم تا سال های سال با همسرش به اسم زندگی کرد که البته حتی در یک شهر و در یک خانه هم باهم نبودن
بچه هاش طعم محبت پدر رو نچشیدن پدرشون معتاد بود نمیدونم چرا وقتی فهمید بازهم باردار شد
کاش ادم سالمی بود با کارهایی که کرد جلوی چشم اون بچه ها فکر کنم بزرگسال که بشن روح و روان سالمی نداشته باشن بینوا بچه هاش که شاهد گندکاری هایی خودش و پدرش شدن هنوز با همسرش بودن که دست به خیانت های متعدد میزد و هر کس هم نقدش میکرد میگفت من رو قضاوت نکنید سرتون میاد
دخترش از بس که بی محبتی کشیده هر مردی تو کوچه بهش لبخند بزنه باهاش میره