مادرم تا الان خرج مارو میداده ولی دیگه نمیتونه بره سرکار ۵۳ سالشه میگه وامتو بده من باهاش مغازه بزنم از درامد مغازه برات جهیزیه بخرم. ولی از این طرفم منو شوهرم جفتمون داریم کار میکنیم ولی شرایط خیلییی سخته میخواستیم واممونو بزاریم باهم از این خونه نیمه آماده ها بخریم و تا موقع تحویل خونه یجوری تسویه کنیم و قسط وامارو خودمون بدیم و خودمونم کم کم وسایل خونه بخریم و میدونم ک اگه الان خونه نخریم دیگه معلوم نیست کی بتونیم. ولی از یه طرفم دلم واسه مادرم میسوزه. بنظرتون الان باید چیکار کنم اولویت کدومه؟ و اینکه ممکنه من واممو بدم به مادرم خب همسرمم بخواد ب خانوادش کمک کنه چون همسرم پراید داشت ک نصفش برای پدر شوهرم بود فروختش برای مغازه ای ک زدیم. البته اینم بگم ک مادرشوهرم از روز اول ک اومد خواستگاری گفت یه خونه داریم اون واسه شما همه جا نشست گفت قراره خونه رو بدم به پسرم و عروسم ولی الان هرموقع مارو میبینه میگه به فکر پول پیش خونه باشین. به شوهرمم میگم مادرت زده زیر حرفش میگه خب خودشون وقتی مستاجرن و یه خونه یجا دیگه دارن چجوری بگم بدن به ما؟ خودشون لازم دارن. منم حرفم اینه خب از اول نمیگفت. حالا اگه شوهرمم خواست از پول وام پول ماشینشونو بده بگم خونه رو ک خودشون گفتن ندادن حداقل دیگه پول ماشینو ازمون نگیرن.. خوبه بنظرتون؟ اینم راهنمایی کنین ک واممو بدم به مادرم یا بزارم خونه بخریم؟ اگه وامو منو همسرم برداریم برای خونه قسطشم خودمون میدیم و کم کم وسایل میخریم خودمون
دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳
از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباسهای خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!
یه رمان نوشتم هرکی خوند خیلی تعریف کرد گفتن از صفحه ۳۰ و ۴۰ ب بعد تا تموم نشد زمین نذاشتیم، حتی یه خانم ۴۵ ساله که اهل کتاب نبودگفت وقتی تمومش کردم ساعت۳ صبح بود و چشام سرخ شده بود و اما واقعا ارزششو داشت اسمش: رمان جادوی زمان مطمئن باش عاشقش میشی، اگه با نظرم موافق نیستی ریپ نکن، اخلاقم بشدت شبیه ایینه س، خوب باشی باهات خوبم بد باشی مث خودتم/ اللهم صلی علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم/ امام زمان خودت به دادمون برس ک این دنیا به درد زندگی نمیخوره /مهربانی را بکار، بالای هر زمینی و زیر هر اسمانی... و اگر جای دانه های که کاشتی را فراموش کردی؛ روزی باران جایشان را به تو نشان خواهد داد؛ و تو نمیدانی کی و کجا ان را خواهی یافت اما بی شک کار نیک هرجا که کاشته شود؛ روزی به بار مینشیند :) متخصص کیک و گل اگه کسی سوالی درمورد گل و کیک داشت منو تگگ کنید اگه زیر سن قانونی هستین لطفا پستای منو ریپ نکنید ممنون
هر مغازه ای،هم بزنه شاید تا یه سال ضرر بده تا مشتری جمع بشه و سود کنه
به نظرم پولو هدر ندی،بهتره
همون خونه از همه چی بهتره
خودتونم وسایلو میگیرین
به بچه م فکرمیکنم،به حس بارداری ، حس شیر دادن به یه تیکه از وجودخودت و عشقت ، حس نفس کشیدن های ریز ریزش تو بغلم خیلی اوقات تو درونم حمل میکنم . با خودم میگم خدایا میشه من بچه خودم رو ببینم! 🌷 دوستان گلم این امضای من بود سالها ...بعد معجزه خدا رو دیدم دلتون خواست سر بزنید به تاپیک خاطره زایمانم ...امیدوارم خدا به هر کس دلش میخواد به حکمت و مصلحت خودش ببخشه...🥰
چی میگی مگه کجا زندگی میکنی که با وام اونم اصلان دوتاتون رو هم حساب کن که بتونی همون خونه نیمه ساختم که باشه بتونی بخری مگه هنوزهم همچین جاییوجود داره که بااین پولا خونه خرید؟؟؟؟