میدونم ازدواج چیز جالبی نیس اما من احساس میکنم از بقیه عقب موندم بعد تموم شدن دبیرستانم همه دوستام ازدواج کردن الان خیلی هاشون سه تا بچه هم دارن اما من ازدواج نکردم پدر مادرمم خواستگار تو خونه راه نمیدن و میگن نمیخوایم فعلا دخترمون ازدواج کنه منم روم نمیشه بگم میخوام ازدواج کنم یه مدت تهران درس خوندم الان که اومدم شهر خودمون همش دوستامو میبینم همش بهم میگن چرا ازدواج نمیکنی شما بگید چیکار کنم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
شاید خواستگارها واقعا کیس مناسبی نیستن که راه نمیدن . من خودم بعداز ازدواجم فهمیدم کیا خواستگارم بودن . چون کیس مناسب نبودن پدر مادرم اصلا بهم نمیگفتن که ذهنم درگیر نشه . و از این بابت واقعا ممنونشون هستم .
هیچ آدمی بی عیب نیست یک در هزار هم آدم خوب گیرت اومد اینقدر خانواده اش و خانواده شما دخالت میکنه بعد از اون بخاطر تفاوت نگرش و احساسات مرد و زن همیشه این دلخوری هست .