یه خانومی سال ها پیش تو پارم دیدم خودش و خواهرش متاهل هم بودن ماشالا جفتشون به به قدری قشنگ بودن نمیدونستم کدومو نگاه کنم همینجوری دوست داشتم نگاش کنم زشت نبود همونجا مینشیتم فقط نگاهشون میکردم نوبتی😂
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
هر دو نچرال زیبا بودن از اینا که نمیشد ازشون چشم برداری
هیچ کدوم عملی نبودن
😅😅😅زندگیم الان بین 2 بیت شعر گیر کرده سعدی میگه: برخیز و مخور غم جهان گذران ، تا پا میشم حافظ میگه: بنشین و دمی به شادمانی گذران فعلا نیم خیز موندم تا تکلیفم تو بیت بعدی روشن بشه😅😅😅