اگه دارن از سر مجبوری زندگی رو ادامه می‌دن معنیش دوست داشتن نیست.
اصلا عشق با بی احترامی و آسیب زدن جور درنمیاد پس اگه کسی فکر میکنه با این وجود شوهر ظالمش رو دوست داره خودشم متاسفانه بیمارشده تو این زندگی.
هیچکس اینطور نیست مگه اینکه طرفش بیمار باشه
ما حتی دعوای لفظی نمی‌کنیم
ولی نمیدونم چیشد دوتامون مقصریم بی شک با اینکه اون ول کرد رفت ولی من همچنان هرچی از دهنم دراومد گفتم وگریه بچه م بدتر شوهرمو عصبانی کرد اومد داخل دوباره و یه سیلی بهم زد
یادم نرفته هیچوقت هم نمیره بارها به روش آوردم بارها معذرت خاسته ولی یادم نمیره
موندم پای زندگیم فقط بخاطر بابام هرچند بابام فهمید بهم گفت ول میکردی بچه شو میومدی دلم نمیخاد تو این سن منم درد بشم رو مریضیش
ما کلا یه بار بود که هردو از خجالت هم دراومدیم یکی زد دو تا خورد
مادرم کتک میخوره ولی چاره ای نداره و بزور داره باهاش زندگی میکنه💔
ازش متنفرم
بعضیا من دیدم به قدری وابسته ان که هر چیزی رو تحمل می کنند.
الان فامیل ما این جوره....شوهرش هر شب مشروب می خوره میاد خونه....اینم چیزی بگه می گیره می زنتش....اون روز هلش داده بود دستش روی گاز کامل سوخته بود....شرایط طلاقم داره....هم خانواده حمایتش می کنن هم درآمد می تونه داشته باشه....حقوق پدرش که فوت شده هم هست....همه میگن جدا شو فردا بزنه بکشتت می خوای چی کنی مگه گوش میده....هر بار تا پای طلاق میره دوباره بر می گرده که چی؟؟
که وابسته اس عشق کور و کرش کرده سال ها ست هیچ حرفی تو کتش نمیره.
بقیه هم فوقش یک بار بهت بگن دو بار بگن وقتی ببینن برای خودت ارزش قائل نیستی بیخیال میشن می ذارن تو حال خودت باشی.
