برا ما در حد پیچوندن دست یا یکی دوتا لگد بوده...
ولی بدجوری عصبانیش کرده بودم
بخوام حساب کنم خودم خیلی بیشتر زدمش. گاهی حتی با مشت هام کبود شده...
اما خب من همسرمو آنچنان دوست ندارم. من زندگی مو دوست دارم. عاشق زندگی مون و پسرمم...همسرمم جزئی از این زندگیه...
روزهای قشنگ داشتیم لحظات عاشقانه و شاد...روزهای بد هم تا دلت بخواد داشتیم...
زندگی همینه من پذیرفتم. مشکل جدی ندارم ولی عشق آتشین هم ندارم. ویژگی های خوب فردی زیادی داره همسرم و من با اینکه زیاد دوستش ندارم به نظرم همسر ایده آلی نیست، واقعا بهش افتخار میکنم...