چه جالب خوشم اومد ازش.عزیزم توکه خودت راه نیوفتاده بری که بی ارزش بشی شوهرت بردتت کارخوبیم کرده کیف کردم
نه بابا این حرفا چیه،
نهایت دوست داشتی یه شب با شوهرت برو خونشون یه سربزن
بعدم بگو یه شام بیان خونت
اصلا به دل نگیر خییلیم با ارزشی که برگشتی
درصورتی حرف خانوادت درسته که شما اصلا نخوای برگردی پای بچه درمیان باشه یا مشکل بزرگتر از مشکل شما باشه بزرگان ریش سفیدا پادرمیانی کنن که برگردی،خداروشکر شوهرت خیانت نکرده معتاد نیست از خونه بیرونت نکرده که خودش بیاد خونه بابات قول بده تعهد بده ،مشکل بین خودتون بوده حل شده
عزیزم منم دقیقا عین شرایط تو رو داشتم😐
با این تفاوت ک پدرم خونه نبودن و بهم گفت وقتی اومد ببرمت باید زنگ بزنه از من اجازه بگیره و اطلاع بده که داره میبرتت
ولی همسرم به هیچ عنوان زیر بار نرفت که نرفت☹️
نه مخالفم همسرت میخاستم کوتاه بیای وقتی دیده رو حرف خودت هستی و دنبال طلاقی ترسیده
حالا مگه مشکلتون چی‌بود که تا پای طلاق رفتین
نه درست نیس
شاید نخواسته جلو خونوادت صحبتی کنه یا عادی بشه
دلیل قهرت چی بود؟الان اون دلیل رفع شده که برگشتی خونت
تا وقتی قصد طلاق نداری از خونت نرو هر چند این برگشتنتم خیلی لطمه میزنه به رابطتون چون فهمید هر کاری بخواد میتونه بکنه و بازم بری دادگاه ب یه ورشه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز